واژگان پایه گسترده

Learn using these flashcards. Click a card to start.

• Meditate تفکر کردن
• قول promise n v.  دادن
• Stage صحنه مرحله
• Ruin از بین بردن/رفتن
• Inflation  تورم
• Inflammation  آماس ورم تورم
• Itch v خارش کردن خاریدن
• Scratch v خارش دادن خاراندن خارشیدن خط ردن/خوردن
• Instigation arousal تحریک
• Savings پس انداز
• Cane عصا
• Strike protest اعتصاب
• Crash v.  تصادف کردن
• Suddenly  ناگهان
• Humility فروتنی
• Elite نُخبه نخبگان ممتاز
• Queue صف
• Devotion پاکبازی ارادتی
• Pus چرک
• Official n.  مامور صاحب منصب
• Spite  لج بغض کینه
• به سراغ رفتن دنبال کردن
• Recommendation توصیه
• Hide seek  قایم موشک and
• Slippers دمپایی
• Crisis بحران
• Sanction تحریم
• Result بر اثر as of
• Lounge v.  لمیدن
• Goodwill حسن نیت
• Interpretation  تفسیر تعبیر
• Compose سرودن تصنیف کردن
• Contradictory متناقض نقیضی
• Snail حلزون
• Spear  نیزه
• Population جمعیت 
• Chew جویدن
• Attribute  صفت
• Promotion ارتقاع ترفیع پیشرفت  ترقی تبلیغ 
• Defender پدافندگر مدافع
• Day yesterday  پریروز before
• Isolation کناره گیری
• Encounter n v.  برخورد  برخورد کردن
• Grill منقل
• Issue v.  به تعلق گرفتن منتشر کردن
• Insert درج کردن
• Replacement جایگزینی تعویض
• راجع به جهت regarding
• Exemption بخشودگی معافیت
• Tie v.  گره زدن
• Process n.  فرایند روش
• Tissue بافت کلینکس
• Scar اسکار
• جنسی sexual intercourse مقاربت رباطه
• آدم انسان یک one
• Paralysis فلج
• Supervision  سرپرستی
• Stimulate تحریک کردن انگیختن
• Vulgar عامیانه رکیک مبتذل
• Consumption مصرف
• Bald کچل،  طاس/تاس
• Baldness ریزش مو طاسی/تاسی کچلی
• Diligence سخت کوشی
• Shrew سلیطه زن
• Defiance سرکشی سر پیچی
• Abortion  بچه اندازی سقط جنین
• Feint  وانمود
• Acute حاد
• Involuntary ناخواسته
• Whether…or چه و
• Either…or یا
• Swamp لجن سیاه آب  باتلاق
• Chronic مزمن
• Rank رتبه درجه طبقه مقام 
• Benefit امتیاز
• Successive پیاپی
• Graze pasture v.  چریدن چرانیدن
• Wither  پلاسیدن
• Misunderstanding سوء تفاهم اشتباه فهمیدن
• Generalization  تعمیم عمومیت دادن
• Orphan یتیم
• Ogle چشم چرانی کردن 
• Dough خمیر
• Knead  ور آمدن 
• Hygiene بهداشت
• Unwarranted ناحق
• Affected دوچار مبتلا with
• Stay بیدار ماندن up
• Simplicity سادگی
• Generosity سخاوت بخشش بخشندگی کرامت
• Propose مطرح کردن پیشنهاد
• Ease آسانی سادگی
• Effort زحمت خواستن to take
• Alms صدقه خیریه خیرات
• Distribution توزیع پخش اشاعه
• Imply اشاره‌ کردن
• Reinforcement  تقویت مدد امداد
• Removal برداشت رفع
• Establishment موُسسه بنگاه
• Cornerstone رکن جمع ارکان
• Basis پایه اساس مبنا
• Essential واجب ضروری
• Ideology جهان‌بینی مرام
• Prophecy پیشگوی نبوت
• Stuck گیر کرده
• کرده swollen  متورم باد پف
• Eradicate  ریشه کنی کردن
• Hurry make haste شتافتن to
• Trip v.  سکندری زدن خوردن
• Bully قلدر
• Threaten تهدید کردن ترساندن
• V.  به ارج گذاشتن value
• Miser  خسیس
• از دست give کشیدن ول کردن برداشتن
• Tension  تنش
• Tact سلیقه
• Denote  حاکی بودن
• ضمانت guarantee n v.  تضمین کردن
• Inability  ناتوان
• Secretion  ترشح
• Designer طراح
• Prescription  نسخه
• Phlegm بلغم
• Distressed پریشان
• Scatter پراکندن پخش کردن از هم پاشیدن/پاشاندن
• Interests علایق
• Gratitude  نمک شناسی
• Precaution  احتیاط
• Prevalent شایع  رایج
• Delete خط زدن
• Reveal آشکار کردن
• Flourish جلوه کردن
• Defecate مدفوع کردن
• Guidance راهنمایی هدایت
• Saddle زین پلان
• Kite بادبادک
• دادن/یافتن recover بهبود نجات
• Omen یمن شگون 
• Quote v.  نقل قول کردن
• Activation کنشوری فعال سازی
• Athlete ورزشکار
• Contagious واگیردار مسری
• Footprint  ردپا
• Footstep  گام قدم
• Connect dots سر نخ را بگیر و برو
• Found v.  پی‌ریزی کردن
• Fearsome ژیان
• Inside پشت و رو  وارونه وارو
• Vain  بی هوده in
• Upside وارو وارونه پشت و رو
• Brought بار آمدن  up
• Cautious هوشیار محتاط
• Regularly  مرتبا
• Efficiency کارآیی
• Provision آذوقه تدارک
• کردن tolerate رواداری تاب آوردن تحمل
• Items اقلام
• Vital حیاتی
• Revolt قیام شورش
• Slogan شعار
• از قبیل همچون مانند such
• Suppress سرکوب کردن
• کردن dispatch گسیل اعزام
• Tonsil لوزه
• Book cover  جِلْد
• Abundant  فراوان
• Restrain  مهار کردن
• Patron حامی
• Leakage نشت
• Venus ناهید
• Saturn کیوان
• Sphere سپهر
• Distraction حواس‌پرتی گیجی
• Constant constantly دائم
• Epilepsy  صرع
• تلو stumble خوردن
• Swing sway dangle تاب خوردن
• Lantern فانوس
• Snore  خر و پف کردن
• Traverse پیمودن
• Dispute v.  چون و چرا کردن
• Indisputable  بی چون و‌ چرا
• Manipulation  دست کاری
• As  تا به محض as
• Hustle bustle جنب و جوش
• Storeroom repository warehouse depot انبار
• Participate  شرکت کردن
• Afford time make وقت کردن
• Straw کاه نی
• Bed بستر of something
• Elevated بلند مرتفع فرازین
• Resembling  مانند پسوند
• Suffix prefix پسوند پیشوند
• Correlate همبسته کردن
• Artery سرخرگ
• Welfare رفاه
• Expenditure خرج
• Stout تنومند
• Nonetheless albeit معهذا با وجود این
• Experienced ورزیده مجرب
• Peel v.  پوست کندن
• Spite fact that  با این که
• Wasn’t long دیری نپایید it
• Little  کمکم به تدریجی little
• Cud نشخوار
• Hoof سم
• مبادا lest
• Coarse درشت
• Quip innuendo sarcastic cynical remark lampoon dig کنایه
• Abolish از میان بردن
• Puppet دست نشانده
• Stroll walk pleasure تفرج for
• Exaggeration  بزرگ‌نمای اغراق
• Captive  اسیر گرفتار
• Sport ورزش
• Tiger ببر
• Yoghurt ماست
• کردن abandon رها ترک rahā tark 
• Abbey دیر صومعه
• Abbreviation کوتاهسازی
• Ability توانایی قدرت
• توانا قادر able
• Abnormal نابهنجار
• Aboard afoot سوار پیاده
• حدود درباره راجع به about
• بالای سر بالا برفراز above
• خارج abroad در از کشور
• Absence غیبت نبود
• Absent غایب
• Absolute مطلق
• Absolutely مطلقا کاملا
• Absorb جذب کردن به خود کشیدن 
• Abstract انتزاعی خیالی
• Absurd پوچ بی معنی
• Abuse v از سوء استفاده کردن
• Academic آموزشی تحصیلی دانشگاهی
• Accept پذیرفتن قبول کردن
• Acceptable پذیرفتنی قابل قبول
• Access دسترسی دسترس
• دستیابی accessible پذیر قابل dastres pazir در دسترس
• Accident تصادف حادثه
• Accidental  اتفاقی تصادفی
• Accidentally اتفاقی تصادفی
• کردن accompany همراهی همراه بودن  هماهنگ در موسیقی
• به بنابر طبقِ قول عقیده
• Account گزارش شرح حساب در بانک
• Accumulate save money اندوختن انباشتن انباشته کردن
• Accurate درست صحیح
• Accurately به درستی با دقت
• Accuse متهم کردن
• درد ache کردن آمدن
• Achieve انجام دادن به اتمام رساندن
• Achievement دستاورد موفقیت دستیابی
• Acid اسید
• Acknowledge accept قبول کردن پذیرفتن
• در آن سوی طرف گذر طول سرتاسر
• کردن act بازی در نمایشنامه فیلم و غیره
• Action عمل
• Active کوشا
• Activity فعالیت کار
• Actor بازیگر یا هنرپیشه مرد
• Actress بازیگر یا هنرپیشه زن
• حقیقتا واقعا به راستی actually
• دادن adapt وفق تطبیق
• اجازه دادن allow
• رفتن advance پیش جلو پیشرفت کردن
• Ally هم پیمان متحد
• Barrel بشکه
• سفیر ambassador کبیر
• Add  افزودن اضافه کردن جمع زدن
• Cheque چک
• Addition جمع برای اعداد افزایش اضافه
• Additional اضافی زیادی
• Address نشانی آدرس 
• کردن adjust میزان تنظیم
• اداره administration برای موسسه مدرسه و غیره کردن
• Admire تحسین کردن 
• Admission school ورودیه حق ورود
• Admit admission confession  اعتراف کردن 
• Adult بزرگسال
• Advertise آگهی دادن در روزنامه یا تلویزیون
• Advertisement آگهی 
• Advice نصیحت پند توصیه اندرز
• Advise توصیه کردن  به نصیحت کردنُُ اندرزُ دادن 
• Aeroplane هواپیما
• Affect تاثیر گذاشتن اثر کردن
• Affection دلبستگی 
• Afraid ترسیده
• از بعد پس after
• Afternoon بعدازظهر عصر
• پس از آن سپس afterwards
• بار دیگر دوباره again
• در برابر روبروی علیه ضد
• Age سن سال دوران عصر
• Agency نمایندگی کارگزاری آژانس
• Agent نماینده کارگزار
• Aggression تجاوز هجوم
• Ago پیش قبل
• Agree موافق بودن موافقت کردن
• Agreement سازگاری توافق پیمان
• Agricultural کشاورزی
• Agriculture کشاورزی
• Ahead جلو پیش
• کمک aid کردن یاری رساندن مدد امداد
• هدف داشتن aim نشانه گرفتن گیری کردن قصد
• Air هوا
• Aircraft هواپیما
• Airline شرکت هواپیمایی
• Airmail پست هوایی
• Airplane هواپیما
• Airport فرودگاه
• Alarm هشدار زنگِ خطر
• ساعت alarm clock زنگدار شماطه دار
• Album آلبوم
• Alcohol الکل
• Alert adj.  هشیار
• Alive زنده
• همه همگی تمامِ ی all
• Alley کوچه
• کردن ally v متحد هم پیمان
• Almond بادام
• تقریبا نزدیک به almost
• تنها تنهایی alone
• در طولِ سرتاسرِ پیش جلو
• بلند aloud با صدای
• Alphabet الفبا
• نیز همچنین هم also
• Alter تغییر دادن اصلاح کردن
• اگرچه هرچند که although
• Altogether روی هم رفته 
• همیشه همواره always
• Ambitious باند همت جاه طلب
• میانِ در among
• Amount مقدار مبلغ
• کردن amuse خنداندن سرگرم مشغول
• Amusement تفریح سرگرمی
• Amusing خنده دار شاد
• Analyze analyse تجزیه کردن tajzie
• Ancestor  نیا
• Ancient قدیمی باستانی
• Anger خشم غضب
• Angle زاویه گوشه
• با angrily خشم عصبانیت
• Angry خشمگین عصبانی
• Animal حیوان جانور
• Ankle قوزک مچ پا
• Anniversary سالروز
• Announce خبر دادن اعلام کردن
• Announcer گوینده در رادیو و تلویزیون
• کردن annoy اذیت ناراحت
• Annual سالانه سالیانه
• دیگر دیگری یکی another
• جواب دادن پاسخ answer
• Ant مورچه
• Antique عتیقه
• Antonym متضاد در مورد واژه
• Anxiety نگرانی دلواپسی
• Anxious نگران دلواپس
• هیچ اصلا ی هر any
• کسی هرکسی anybody
• کسی هر anyone
• Anymore دیگر
• چیزی هیچ چیز anything
• جایی هرجا هرجایی anywhere
• جدا دور از هم apart
• Apartment آپارتمان
• Apostrophe آپوستروف نشانه حذف حروف یا مالکیت
• Apparatus دستگاه وسیله
• ظاهر شدن  appear
• Attend حاضر شدن
• Appearance ظاهر پیدایش 
• Appetite اشتها
• Apple سیب
• Appliance وسیله ابزار
• Application درخواست تقاضا
• کردن apply درخواست تقاضا
• Appoint گماشتن, منصوب کردن migomaaram
• Appointment قرارِ ملاقات وعده قرار انتصاب گماشتن
• قدردانی کردن, سپاسگزار بودن appreciate
• نزدیک شدن approach به آمدن نزدیکی مصدر روش
• مناسب, درخور appropriate
• کردن approve موافقت پذیرفتن تایید تصویب
• Approximate تقریبی
• یا arch تاق طاق در پل ساختمان دیوار
• Archaeology باستان شناسی
• معماری architecture طراحی و ساخت ساختمان ها سبک
• Area مساحت منطقه
• بحث کردن argue جر و دلیل آوردن
• بحث argument جر و دلیل
• Arm بازو  دست
• Armed مسلح
• Armour زره
• Arms جنگ افزار اسلحه
• Army ارتش نیروی زمینی
• نزدیک حدود  گرداگرد پیرامون دور
• Arrange چیدن مرتب کردن ترتیب دادن
• Arrangement ترتیب نظم
• کردن بازداشت arrest دستگیر دستگیری
• Arrival ورود آمدن
• Arrive رسیدن وارد شدن
• Art هنر هنری
• Article مقاله، بند
• Artificial مصنوعی غیر طبیعی
• Artist هنرمند
• Artistic هنری هنرمندانه
• Ash خاکستر
• Ashamed شرمنده شرمسار
• کنار به aside
• کردن پرسیدن سوال خواستن تقاضا
• Asleep خوابیده
• Aspect جنبه صفت
• Assemble گرد هم آوردن  گردهمایی کردن
• Assembly جلسه گردهمایی
• کردن assist کمک یاری
• Assistant معاون دستیار
• Associate v.  وابسته کردن متحد کردم
• Association انجمن پیوستگی همبستگی
• Assume گمان کردن
• Assure اطمینان دادن مطمئن کردن etmeenan
• Astonish متحیر کردن به حیرت انداختن motahyer
• Astronaut فضانورد
• Astronomy اخترشناسی ستاره شناسی
• Varzesh athletics kari elm e
• Atlas اطلس کتاب نقشه جهان
• Atom اتم کوچکترین ذره یک ماده
• Atomic اتمی
• کردن attach چسباندن متصل وصل
• حمله attack کردن
• سعی کردن تلاش attempt
• Attention دقت توجه
• Attitude رفتار نگرش گرایش 
• Attract مجذوب کردن
• Audience بینندگان تماشاگران شنوندگان
• Aunt خاله عمه
• Author نویسنده مولف
• Authority اختیار 
• Autobiography زندگی نامه شخصی
• Automatic خودکار
• Automobile خودرو اتومبیل
• Autumn پاییز خزان پاییزی
• در دسترس available
• Avenue خیابان
• Average adj میانگین معمولی
• Avoid از پرهیز کردن 
• بیدار awake شدن
• Aware آگاه مطلع
• دور از درجای دیگر away
• Awkward سختگیر, ناراحت
• Axe تبر
• Baby بچه نوزاد
• عقب پشت back در بدن به برگشت بازگشت
• Background زمینه در تصویر
• Backwards برعکس
• Bad بد شدید
• Bag کیف ساک کیسه
• Baggage چمدان
• Bake پختن در تنور یا فر تنوری کردن
• Baker نانوا
• Balance n v.  ترازو ترازمندی تعادل متعادل کردن
• Balcony بالکن
• Ball توپ گوی گلوله هر چیز گرد
• Banana موز
• Band گروه  ، نوار بند
• رودخانه bank بانک ساحل کنار
• Banknote اسکناس
• Bar میله از جنس فلز تکه قالب
• Barber سلمانی 
• Corn بلال
• پایه base n v.  پایگاه  بر کردن
• Basic اساسی اصلی paayei 
• Basket سبد زنبیل
• Bath وان وانِ حمام استحمام
• Bathroom حمام
• Battle نبرد پیکار
• دریا beach کنار لب ساحل
• Beak منقار نوک پوزه (در پرنده یا مرغ شکاری
• تیر beam چوبی نور پرتو
• Bean لوبیا
• Bear n v.  تاب آوردن تحمل کردم خرس 
• زدن beat ضربه ضربان برای قلب بردن شکست
• Beautiful زیبا قشنگ دلنشین دلپذیر
• Beauty زیبایی قشنگی
• Bed رختخواب تختخواب
• Bedroom اتاق خواب
• Bee رنبور عسل زنبور
• Beef گوشت گاو
• Beer آبجو
• از قبل پیش اینکه قبلا جلویِ مقابلِ 
• کردن begin شروع آغاز دارم
• Beginning شروع آغاز
• رفتار behave کردن داشتن مودب بودن
• Behavior رفتار
• پشتِ در پشت سر از عقب
• Belief اعتقاد ایمان باور
• باور کردن believe
• Bell زنگ  ناقوس
• بودن belong به تعلق داشتن مالِ عضوِ
• زیرِ برای پا انسان در چیزها
• Belt کمربند
• Bench نیمکت چوبی یا فلزی است
• خم کردن شدن bend دوتا دولا پیچ برای
• زیرِ برای beneath پا انسان در چیزها
• کنارِ در beside
• گذشته از این  besides
• بهترین خوبترین خیلی بهتر بیشتر از همه
• بهتر از یا لحاظ انجام کار کیفیت نظر
• بینِ دو وسطِ برای چیز یا شخص میانِ
• در پس beyond
• Bible کتاب مقدس انجیل و تورات
• Bicycle bike دوچرخه
• Big بزرگ مهم
• Bill  صورتحساب قبض اسکناس
• Bird پرنده
• Birth تولد زایش
• Birthday روز تولد زادروز
• Bite گاز گرفتن گزیدن نیش زدن
• Bitter تلخ
• سیاه black مشکی پوست
• تخته blackboard سیاه
• Blade تیغه در چاقو شمشیر و غیر
• Blame n v.  سرزنش کردن
• Blanket پتو patoo 
• Blind نابینا کور
• Block n v.  کنده بند آوردن مسدود کردن
• Blood خون
• Blow وزیدن
• آبی blue رنگ
• Board n v.  تخته تابلو سوار شدن
• Boat قایق کشتی
• Body بدن یا تنه در انسان و حیوان
• Boil جوشاندن به جوش آوردن جوشیدن
• Bomb n v.  بمب بمباران کردن
• Bone استخوان
• Book کتاب دفتر
• Bookshop کتابفروشی
• چکمه boot نیم صندوق عقب در انگلیس
• Border مرز باریکه ردیف
• Bored خسته 
• Boring خسته کننده
• Born adj.  متولد زاده
• قرض borrow کردن گرفتن برای پول
• هردو هردویِ هر دوتا both
• Bottle  بطری شیشه
• Bottom پائن  ته
• Boundary مرز
• Bouquet دسته گل
• تعظیم bow v n.  کمان کردن 
• Bowl کاسه ظرف
• Box جعبه قوطی
• Boy پسر پسربچه
• Brain مغز مخ
• Brake n v.  ترمز کردن
• فروع branch شاخه در درخت شُعبه یک اداره
• Brave دلیر شجاع دلاور
• Bread نان
• Break n v.  شکستن شکستگی
• Breakfast صبحانه ناشتایی
• Breast پستان سینه برای پرنده
• Breath دم
• Breathe دم زدن نفس کشیدن
• Breed v.  پرورش دادن حیوانات تولید مثل کردن
• Brick آجر
• Bridge پل
• مختصر کوتاه brief
• Bright درخشان روشن تابناک
• آوردن bring با خود
• Broad پهن عریض
• Broadcast پخش کردن در رادیو یا تلویزیون
• Brother برادر
• بُرس زدن brush n v.  مسواک
• Build ساختن درست کردن
• Building ساختمان بنا
• Bullet گلوله برای تفنگ
• آتش burn v.  زدن سوزاندن گرفتن سوختن
• منفجر burst ترکاندن کردن ترکیدن شدن
• کردن خاک bury زیر پنهان دفن به سپردن
• Bus  اتوبوس
• Bush  درختچه
• Business شغل بازرگانی تجارت
• Businessman بازرگان تاجر
• Busy سرگرم مشغول شلوغ پر رفت و آمد
• ولی اما غیر از بجز
• Butter کره از لبنیات
• دکمه button شستی در دستگاه ها
• Buy خریدن خریداری کردن
• پهلوی ازپهلوی  به وسیله  by
• Bye خداحافظ
• Cabbage کلم
• Cabin کابین در کشتی یا هواپیما
• Cabinet کابینت قفسه
• Cable طناب کابل برای انتقال برق یا پیام
• Cafe کافه
• Cafeteria غذاخوری کافه تریا
• Cage قفس
• Calculate حساب کردن
• Calculator ماشین حساب
• Calendar تقویم
• فریاد تلفن زنگ زدن call n v.(telephone cry
• Calm آرام آسوده ملایم برای هوا
• Camel شتر
• Camera دوربین
• Camp اردو اردوگاه
• N.  قوطی can
• Canal آبراه کانال
• کردن cancel لغو کنسل انصراف
• Cancer سرطان
• داوطلب برای candidate نامزد انتخاب شدن متقاضی امتحان
• Candle شمع
• Cap کلاه در سرپوش
• Capital پایتخت سرمایه
• در captain ناخدا کشتی خلبان هواپیما کاپیتان سرگروه
• Car اتومبیل ماشین
• Card کارت ورقِ بازی ورق
• Cardboard مقوا
• Care n.  توجه مواظبت احتیاط
• Careful مواظب مراقب محتاط
• Careless بی دقت, سر به هوا
• Cargo بار 
• Carpet فرش قالی قالیچه
• Carriage کالسکه درشکه
• Carry  بردن
• Cart گاری 
• Cartoon کارتون نقاشی متحرک کاریکاتور
• Case پوست صندوق مورد 
• نقد cash پول کردن
• Castle قلعه دژ
• Cat گربه
• گرفتن برای catch چیزی دستگیر کردن شخص مبتلا
• شدن باعث سبب دلیل cause
• سقف ceiling اتاق
• Celebrate جشن گرفتن
• سلول cell زندان انفرادی یاخته
• Cement سیمان
• Central مرکزی
• Centre center مرکز
• Century قرن سده
• Ceremony مراسم
• مطمئن یقین certain
• یقینا مطمئنا حتما البته certainly
• Certificate گواهینامه تصدیق
• Chain زنجیر
• Chair صندلی
• گچ chalk تحریر
• Chance فرصت شانس امکان احتمال
• تغییر کردن عوض پول change شدن دادن بقیه
• Channel شبکه کانال برای تلویزیون
• شخصیت character منش در کتاب نمایشنامه و فیلم
• کردن charge n v.  شارژ متهم اتهام
• Chart نُمودار
• کردن تعقیب chase n v.  دنبال
• Cheap ارزان کم بها
• Cheat فریفتن فریب دادن تقلب کردن
• کنترل کردن بازدید زدن check تیک علامت چک
• معاینه check-up پزشکی
• Cheek گونه
• تشویق هورا cheer کردن برای کشیدن
• Cheerful شاد بشاش شاداب 
• Cheese پنیر
• Chemical شیمیایی
• شیمی chemistry علم
• Chess شطرنج
• سینه chest صندوق جعبه قفسه
• Chewing gum آدامس
• Chicken جوجه
• Chief رئیس فرمانده
• Child کودک بچه
• Chin چانه
• Choice گزینش انتخاب انواع نوع
• Choose انتخاب کردن برگزیدن
• Christian مسیحی 
• Christmas عید میلاد مسیح کریسمس
• Church کلیسا
• Cigar سیگار برگ
• Cigarette سیگار
• Cinema سینما
• Circle دایره
• Circular دایره ای مدور
• Circus سیرک
• شهروند برای citizen تبعه کشور شهر
• City شهر
• Claim n v.  ادعا کردن دعوی
• Class کلاس نوع طبقه
• Classroom اتاق درس کلاس
• Clay خاک رُس
• تمیز کردن clean adj v.  پاکیزه پاک
• Clear واضح روشن
• Clerk دفتردار 
• Clever زرنگ زیرک
• Cliff تخته سنگ
• Climate آب و هوا 
• بالا رفتن climb از آمدن کوهنوردی کردن
• Clinic درمانگاه کلینیک
• Clock ساعت در اتاق یا روی دیوار
• Close adj.  نزدیک
• Close v.  بستن
• پارچه برای cloth دوختن لباس کهنه کار خاص
• Clothes clothing لباس پوشاک
• Cloud ابر در آسمان
• Club باشگاه 
• Coach مربی
• Coal زغال سنگ
• Coast ساحل کنار دریا
• Coat کُت پالتو
• Code رمز کد برای تلفن
• قهوه coffee فنجان
• Coffin تابوت
• Coin سکه
• سرد cold سرما هوای سرماخوردگی
• Collar یقه
• Collect جمع کردن آوردن
• آوری collection مجموعه کلکسیون جمع گرد
• College مدرسه عالی کالج دانشکده بخشی از یک
• Colonel سرهنگ
• رنگ colour color زدن کردن
• ستون در column ردیف صفحه ساختمان
• شانه comb برای مو کردن یا زدن
• Combination ترکیب
• کردن combine ترکیب ادغام
• آمدن رسیدن وارد شدن come
• Comfort n v.  راحتی آسایش دلداری دادن  اسوده
• Comfortable راحت
• Discovery کشف اکتشاف
• دستور دادن فرمان فرماندهی command n v.  کردن
• Commerce تجارت بازرگانی
• Commercial adj.  بازرگانی تجاری
• Committee کمیته انجمن
• Common مشترک معمول
• Communicate تماس گرفتن
• Communication تماس
• Company شرکت همنشینی
• Compare مقایسه کردن سنجیدن
• Comparison مقایسه سنجش
• Compete مسابقه دادن با هم رقابت کردن
• Competition مسابقه رقابت
• Competitor رقیب حریف
• کردن complain شکایت گله
• Complaint شکایت گله
• تمام پایان complete کامل یافته کردن به رساندن
• Completely کاملا به طور کلی
• Complicated پیچیده مشکل دشوار
• Composer آهنگساز
• Composition انشا ترکیب
• Compound n adj.  ترکیب  مرکب
• Computer رایانه کامپیوتر
• Concert کنسرت
• Condition وضعیت حالت چگونگی حال بُنیه شرایط
• Confidence اعتماد اطمینان
• Confirm تایید کردن
• Confuse گیج کردن 
• Confusing پیچیده گیج کننده
• Connect پیوستن
• Connection پیوستگی
• Conscious هشیار آگاه 
• Consist از تشکیل شدن of
• Consulate کنسولگری
• Consult n v.  با مشاوره کردن
• لنز contact lens چشم
• بودن محتوی شامل contain
• Container  جعبه صندوق
• Continent قارّه
• ادامه continue دادن داشتن
• Continuous مداوم پیوسته
• Contract قرارداد پیمان نامه
• کنترل control تسلط دکمه فرمان کردن جلوی را
• Conversation گفتگو مکالمه
• Cook آشپزی کردن غذا پختن آشپز
• خنک سرد کردن شدن cool
• نسخه برای copy رونویسی کردن از روی نوشتن
• Cord طناب ریسمان
• Corner گوشه کُنج نبش سر پیچ
• درست کردن correct صحیح تصحیح
• قیمت cost n v.  داشتن ارزیدن بها
• نخ پنبه ای پارچه cotton نخی
• سرفه cough کردن sorfeh 
• Council شورا انجمن
• کردن count شمردن شمارش حساب
• Country کشور مملکت روستا بیرون شهر
• شهر countryside بیرون حومه
• Coupon کوپن بُن
• Courage دلیری دلاوری شجاعت
• Court زمین بازی دادگاه
• Cover n v.  پوشاندن پوشش دادن پوشش 
• گاو cow ماده
• Crack n v.  ترک ترکیدن ترکانیدن
• Crazy دیوانه احمق
• Cream خامه سرشیر کِرِم برای پوست
• Creature آفریده مخلوق جانور
• Credit اعتبار نسیه
• Credit card کارت اعتباری
• Crew  خدمه کارکنان در کشتی یا هواپیما
• Crime جرم جنایت
• Criminal گناهکار جنایتکار تبهکار
• Criticism انتقاد نقد
• کردن گرفتن criticize انتقاد نقد یا عیب خورده
• Crop محصول نتیجه کار کشاورز
• یا cross n v.  علامت ضربدر به اضافه
• Crowd‌ n جمعیت شلوغی 
• Cruel سنگدل بیرحم سنگدلانه بیرحمانه
• کردن crush له چروک خرد
• گریه فریاد زدن جیغ cry n v.  گریستن
• مکعب cube یک شکل توان سه
• Cucumber خیار
• Cultural فرهنگی
• Culture فرهنگ
• Cup فنجان جام در مسابقات
• Cupboard قفسه گنجه
• Cure n v.  درمان کردن
• Curl n v.  فر دادن مو حلقه کردن
• جریان current برای هوا آب برق
• Curtain پرده
• Curve n v.  پیچ پیچیدن 
• Custom رسم سنت اینه
• Customer خریدار مشتری
• Customs گمرک
• Discuss درباره بحث کردن در میان گذاشتن
• Cut بریدن کوتاه کردن  (برای مو بریدگی
• Dad بابا
• Daily روزانه هرروزه
• Dam سد آب بند
• زیان damage n v.  رساندن دیدن صدمه زدن
• رقص dance رقصیدن کردن
• Danger خطر
• Dangerous خطرناک
• جرئت dare v.  را داشتن کردن یارا بودن
• برای dark تاریک سیر پررنگ رنگ سبزه چهره
• داده data اطلاعات ها
• Date تاریخ برای تقویم خرما
• Daughter دختر برای فرزند
• روز day شبانه
• Dead مرده درگذشته پژمرده پلاسیده برای گل و
• Deaf کر
• Dealings سروکار
• Deal  به رسیدگی کردن with
• Dear عزیز گرامی
• Death مرگ  مرگ و میر
• Debt قرض بدهی
• Decay n v.  پوسیدن پوسیدگی
• Deceive فریب دادن گول زدن
• Decide تصمیم گرفتن انتخاب کردن
• تصمیم decision گیری
• در deck عرشه کشتی طبقه اتوبوس
• Declare اعلام کردن
• Decorate آراستن آرایش دادن
• Decoration آرایش
• کم کاستن decrease کردن شدن کاهش
• Deep ژرف
• شکست defeat n v.  دادن/خوردن
• Defence دفاع
• Defend از دفاع کردن
• قطعا  definitely
• درجه degree برای دما و زاویه مدرک دانشگاهی
• Delay n v.  تاخیر کردن تاخیر 
• Disease بیماری
• Deliberate آگاهانه
• Deliberately عمدا آگاهانه 
• Delicate نرم ظریف لطیف
• Delicious خوشمزه لذیذ
• Deliver تحویل دادن رساندن ایراد کردن برای سخنرانی
• درخواست کردن مطالبه demand تقاضا در اقتصاد
• Demonstrate تظاهرات کردن نشان دادن
• Dentist دندان پزشک
• کردن deny انکار تکذیب
• Department بخش قسمت وزارتخانه وزارت گروه دپارتمان در
• حرکت departure ساعت
• Depend وابسته بودن 
• Dependent وابسته متکی
• Deposit پیش پرداخت  سپُرده
• Depth گودی ژرفا
• Describe توصیف کردن شرح دادن
• Description توصیف شرح
• Desert بیابان صحرا
• Deserve سزاوار بودن شایستگی داشتن
• Design n v.  طراحی کردن طرح 
• Desirable پسندیده خواستنی
• Desire n.  میل آرزو
• میز desk تحریر کار قسمتِ میزِ
• Dessert دسر پس غذا
• Destination مقصد سرنوشت
• کردن destroy خراب ویران
• Destruction خرابی ویرانی
• Detail تفصیل جزئیات
• Determination اراده
• Determined با اراده
• کردن دادن توسعه develop رشد پرورش یافتن ظاهر
• Development رشد
• Device وسیله ابزار
• Diagram نمودار نقشه
• Diameter قطر
• Diamond الماس
• Dictation دیکته
• Dictator خودکامه دیکتاتور
• فرهنگ لغت dictionary نامه
• Die مردن درگذشتن خشک شدن پژمردن پلاسیدن برای
• Difference فرق تفاوت اختلاف
• مختلف متفاوت different
• Difficult سخت مشکل دشوار
• Difficulty سختی دشواری اشکال
• Dig کندن
• Digital رقمی عددی شماره ای
• Dining room اتاق ناهارخوری
• Dinner شام وعده غذایی
• Dish بشقاب 
• Diploma گواهی نامه دیپلم
• Diplomat نماینده سیاسی دیپلمات
• Direct مستقیم
• Directory  فهرست راهنما
• Dirt کثافت خاک
• Dirty کثیف چرک
• Disappoint ناامید کردن
• Discount تخفیف
• Discover کشف کردن
• Dismiss اخراج کردن
• نمایش display n v.  دادن به گذاشتن
• Distance مسافت دوری فاصله دور
• دور برای distant دوردست مکان زمان
• کردن distribute پخش توزیع
• Disturb به هم زدن
• کردن شدن divide تقسیم بخش از هم جدا
• Divorce طلاق
• Doctor دکتر
• Document سند مدرک
• Dog سگ
• Doll عروسک
• Dollar دلار
• Donkey خر الاغ
• Door در
• Dose مقدار خوراک دُز برای دارو
• شک تردید کردن داشتن doubt
• پایین به طرف سر تا سرِ
• Draw کشیدن نقاشی کردن 
• Drawer کِشو
• خواب dream n v.  دیدن
• لباس پیراهن dress زنانه دخترانه پوشیدن پوشاندن
• Drill n.  مته یک ابزار تمرین
• خوردن drink نوشیدن آشامیدن آب نوشیدنی نوشابه
• رانندگی drive راندن کردن بردن
• Driver راننده
• Drug دارو ماده مخدر
• Drugstore داروخانه
• Drum طبل دهل دمبک
• Drunk مست
• خشک dry شدن کردن
• Duck مرغابی اردک بَطّ
• در مدتِ طول هنگام during
• گرد dust و خاک غبار
• Duty وظیفه گماشت  گمرکی
• Dynamic پویا پر تحرک
• Dynamism پویایی تحرک
• هر کدام دانه ای یکی
• Eager مشتاق 
• Eagle عقاب
• Ear گوش
• Early اوایل آغاز زودتر زود
• Earn  به دست آوردن
• Earphones گوشی برای گوش دادن به رادیو و
• زمین earth کره خاک
• Earthquake زلزله زمین لرزه
• East مشرق خاور شرقی خاوری به طرف شرق
• Eastern شرقی خاوری
• Easy آسان ساده راحت بی درد سر
• خوردن eat غذا
• Echo پژواک انعکاس صدا
• Economic اقتصادی
• اقتصاد economics دانش شناسی
• Economy n v.  اقتصاد صرفه جویی
• Edge لبه کناره
• Educate آموختن آموزش دادن
• آموزش education و پرورش
• Affect  بر اثر داشتن
• Effective موثر
• Effort تلاش جدیت کار سخت
• تخم egg مرغ در پرندگان ماهیان حشرات یا
• Elbow آرنج
• Elect انتخاب کردن برگزیدن
• Election انتخابات رای گیری
• Electric برقی الکتریکی
• Electricity برق الکتریسیته
• Electronic الکترونیکی الکترونی
• Electronics الکترونیک
• Elephant پیل
• Elevator آسانسور بالابر
• کردن embarrass ناراحت نگران شرمنده خجل
• آور embarrassing خجالت شرم
• Embassy سفارت سفارتخانه
• Emergency اورژانس
• Emigrate مهاجرت کردن
• Emigration مهاجرت
• Emotion احساسات
• Emperor امپراتور
• تاکید کردن emphasize روی
• Empire امپراتوری
• Employee کارمند کارگر
• Employer کارفرما
• Employment کار شغل استخدام
• خالی empty تهی کردن شدن
• کردن enclose پیراگیری محصور
• Frighten ترساندن 
• کردن encourage تشویق دلگرم
• Encyclopedia دانشنامه دایرة المعارف
• پایان end n v.   پایان  یافتن  دادن 

Next page »

Next deck: ｍikan

Previous deck: Bases en Anglais

Up: Index