English to Persian
[{"id"=>"msg_6869b426b44481a3aa5a7d094e4e197102b2a7fb42b0281e", "type"=>"message", "status"=>"completed", "content"=>[{"type"=>"output_text", "annotations"=>[], "logprobs"=>[], "text"=>"This flashcard deck provides English-to-Persian vocabulary translations, focusing on a variety of word types including nouns, verbs, adjectives, and abstract concepts. It covers everyday terms (e.g., \"napkin,\" \"torch\"), academic and professional vocabulary (e.g., \"surgeon,\" \"apprentice,\" \"autopsy\"), descriptive adjectives (e.g., \"daunting,\" \"serene,\" \"meticulous\"), and thematic words related to emotions, actions, and philosophy (e.g., \"hedonism,\" \"irony,\" \"compensation\"). Many entries include detailed Persian definitions and nuances, illustrating multiple meanings and grammatical contexts, making it a comprehensive tool for language learners seeking both basic and advanced vocabulary understanding."}], "role"=>"assistant"}]
Learn using these flashcards. Click a card to start.
- Custody حبس
- وبا cholera
- Deceive فریب دادن فریفتن گول زدن نیرنگ به
- Conspiracy تبانی توطئه همدستی در کارهای بد دسیسه
- Tremendous عظیم فوق العاده tremendous mountain
- Decent درخور شایسته مناسب
- سازی liquidation واریز تسویه پرداخت نقد نقدینه انحلال
- Obligation الزام تعهد وظیفه ناگزیری ناچاری عهد واداشت
- کردن اعلام ورق رو meld در برخی بازیهای
- نمونهی prototype پیش نمونه پیشمونه اول الگوی نخستین
- چلفتی clumsy دست و پا شلخته لش سر
- سرعت accelerate شتاباندن بخشیدن تسریع کردن بر افزودن
- یا debate بحث گفتمان بیان مبادلهی عقاید استدلالهای
- کردن بودن مطابق دادن جور accord تطبیق هماهنگ
- Didactic آموزنده رهنمودگر هدایت کننده به راه راست
- Diffident فاقد اعتماد به نفس ناخوداستوار
- Disparity تمایز ناسانی نابرابری تفاوت کامل از هم
- Discrete مجزا جدا ناهمبسته غیروابسته نامتصل
- Implicit ضمنی
- روح obsession در اصل تسخیر شخص توسط خبیث
- Peruse به دقت خواندن مرور کردن مطالعه
- Perverse گمراه دچار ضلالت خبیث فاسد
- دوباره retrieve بازیافتن بازیابی کردن به دست آوردن
- Hedgehog porcupine جوجه تیغی
- Shade سایه
- Leak چکه کردن ترشح آب گرفتن سوراخ بودن
- پر و rugged پستی بلندی پست بلند ناهموار
- آور staggering سرگیجه سرسام گیج کننده
- Intense شدید ستهم فربود حاد سخت تند و
- Stab با فروکردن سوراخ یا زخم کردن چاقو
- و fanatic متعصب افراطی زیاده رو تندرو در
- کردن شدن acquire با کوشش به دست آوردن
- Redundant زیاده بیش از حد لزوم مفرط مازاد
- Contest منکر شدن رد کردن مورد اعتراض قرار
- Constitution تاسیس برپایی قانون اساسی
- برون evacuation تهی سازی تخیله رانی کشی
- Boundary مرز حد سرحد کران
- Coincidence انطباق تطابق همانندی همسانی سازگاری توافق همزمانی
- Conscientious باوجدان وظیفه شناس
- بر dominate چیره شدن تسلط داشتن غالب حاکم
- کننده degrading تحقیر خوار موهن
- تلخی acrimony ترشرویی اوقات خشونت عصبانیت نیشداری تندی
- وکیل attorney دادگستری دعاوی رایزن
- Slavery برده غلامی بندگی کار شاق جان کنی
- کردن seduce از راه به درکردن گمراه اغوا
- Allegation ادعا اتهام دعوی اظهار حقوق اظهاری که
- Incident اتفاق حادثه پیشامد رویداد رخداد واقعه
- پی sequentially در
- کردن شکافتن penetrate نفوذ رسوخ رخنه ترا سهیدن
- Devastation با خاک یکسان سازی ویرانسازی ویرانگری خرابی
- یا magnitude earthquake اندازه مقدار اهمیت بزرگی عظمت
- و hassle امریکا عامیانه جر بحث مجادله بگومگو
- Convenience راحتی آسایش آسودگی
- Manipulate با دست و مهارت انجام دادن به
- Irrelevant بی ربط
- Interpreter مترجم به ویژه شفاهی نورندگر پچوهگر مفسر
- Compound ترکیب کردن آمیختن همنهشتن همهشتن سرشتن همنهاد
- بودن با از بر داشتن به consist دارا
- و غیره statement اظهار گفته بیان بانکداری ریزحساب
- برابری equivalence همسنگی تساوی همچندی همالی تبدیل پذیری
- گاه چند occasionally گهگاه گدار و بیگاه هر
- Accidentally به طور تصادفی
- Intent متوجه خیره مشتاقانه شدید فربود مصمم جدی
- کردن اسیر captivate در اصل دستگیر شیفتن دلفریفتن
- واژگان terminology اصطلاحات ویژهی دانش بخصوص اصطلاح شناسی
- Nested تودرتو
- حساب arithmetic حسابی علم حسابگر سیاق دان
- تقدم precedence اولویت برتری پیشی سبقت حق امتیاز
- کردن impose تحمیل اعمال نفوذ گرانبار مالیات بستن
- زمین شناسی سنگی ستیغ رفسنگ زیر ledge تاقچه
- و درهم chaos در اصل تودهی بیشکل برهم
- آزمون هنر audition شنوایی شنیدن شنود هنرپیشگان و
- Unbearable غیر قابل تحمل تاب نیاوردنی طاقتفرسا
- Horrific وحشت انگیز دهشت افزا رجوع شود به
- Apparent آشکار پیدا هویدا معلوم مبرهن به آسانی
- Iteration تکرار باز انجام بازگفت دوبارگی بارست هر
- کردن rejoice شادی خوشی ذوق شادمانی مسرورشدن شادمان
- Snippet باریکهی قیچی شده برش تکه سرقیچی نواره
- Diversity تنوع چندسانی گوناگونی جورواجوری تفاوت اختلاف ناجوری
- درک perceived شده
- ماشه و غیره رها را trigger سلاح آتشین
- Concurrent همزمان y
- و کردن query noun پرس جو پرسش سوال
- Ellipse بیضی خاگ خاگی خایسان تخممرغی خاگسان توم
- یا نقل بخشی از قول بازگویی و کردن
- یا بودن precede از نظر زمان مکان رتبه
- Rug فرش قالی قالیچه گلیم گبه خرسک زیلو
- Convenient در دسترس نزدیک آسان سهل مناسب بیدردسر
- Distinguish تمیز دادن فرق گذاشتن بازشناختن نیمادن تشخیص
- حواشی annotation زیرنویسی نگاری حاشیه نویسی توضیح و
- Wrapping معمولا جمع لفاف پوشانه روکش کاغذ بستهبندی
- Widespread گسترده باز شایع فراوان رایج دامنهدار
- دانستن خواندن deprecate مذموم نکوهیده بد زشت قبیح
- یا بیان و gesture حرکت بدن هریک از
- Raough khashen
- کردن interfere دخالت مداخله فضولی دست درازی اندر
- Simultaneous همزمان مقارن توام
- کردن intimidate مرعوب شاخ و شانه کشیدن هراسیده
- کردن inhibit بازداری از انجام کاری یا احساس
- کردن prohibit ممنوع قدغن منع نهی بازمان بژکم
- Crucial بسیار مهم حیاتی و مماتی سرنوشتساز محل
- Tedious خسته کننده ملال انگیز کسل
- Humble فروتن متواضع افتاده خاکی خاکسار مفلوک فروتنانه
- یا شدن کردن محو blur در اثر تاریکی
- بودن کردن rely با یا اتکاکردن متکی اطمینان
- Assumption پنداشتن پنداشت فرض تصو بهعهده گیری تقبل
- کردن dispute جدال انکار مشاجره سر و کله
- Deputy قائم مقام جانشین نایب نماینده وکیل
- Retaliation تلافی پاداش عمل متقابل
- Inquisition استنطاق عذاب جستجو تفتیش عقاید مذهبی از
- پذیر vulnerable اسیب زخم قابل حمله
- خط پیوند hyphen با نوشتن ربط نشان اتصال
- کردن یا خرد و قاتی hash گوشت سبزیجات
- Consistent همساز سازگار بیتناقض دارای ثبات رای پیگر
- Convention اجلاس کنگره گردهمایی همایش نشست چپیره جلسه
- Clarity صافی در مورد آبگونهها زلال بودن شفافیت
- Minify نادر کوچک کردن کم اهمیت یا جلوه
- کردن و نا obfuscate ابرآلود گرفته تیره تار
- Intentionally عمدا
- Intentional عمدی خودخواسته آهنگانه دستی دانسته از روی
- Intended در نظر گرفته شده
- کردن bunch گروه سنخ جمع دسته خوشه
- Subconscious نیمه هشیار
- Intentionally عمدا
- Acronyms کلمات اختصاری
- کردن متورم باد swell noun تورم برجستگی verb
- کردن منتشر گسترش یافتن پهن شدن spread dictionary
- از outgrow verb بزرگ تر شدن زودتر روییدن
- تکه chunk noun مقدار قابل توجه کنده بزرگ
- Orphans یتیم
- Destitute بینوا
- Simultaneous همزمان y
- Pragmatic noun عملگرا فضول adjective عملی واقع بین
- Daunting دلهره آور
- Compromises مصالحه
- Serene بی سر و صدا ارام ساکت روشن
- Derivative adjective مشتق فرعی اشتقاقی گرفته شده
- تصادف incident حادثه واقعه مصیبت ناگهانی اتومبیل تلافی
- Compensation جبران غرامت پاداش عوض
- Compensation غرامت
- کردن خم خمیدگی bend noun زانو زانویی چنبره
- Honourably سرافراز
- Napkin دستمال سفره y
- Soldering iron هویه
- پیچ گوشتی screwdriver
- انبردست pliers
- Torch مشعل چراغ قوه فانوس y
- منقل brazier اتش برنج سازی y
- جلوه برق luster noun درخشش درخشندگی لوستر زرق
- پذیر vulnerable adjective اسیب زخم قابل حمله y
- Volatile adjective فرار سبک لطیف بخارشدنی y
- Fragile adjective شکننده ضعیف شکستنی ترد لطیف نازک
- Holistically کلی نگر y
- Extraneous adjective خارجی غیر اصلی فرعی خارج از
- Innate adjective ذاتی فطری درونی غریزی لاینفک طبیعی
- Inherent adjective ذاتی اصلی طبیعی ملازم
- کردن designate verb گماشتن برگزیدن نامزد معین تخصیص
- Confectionery قنادی صنعت شیرینی سازی
- Recruiting استخدام
- هم controversial adjective جدلی مباحثهای ستیزگرانه جدال امیز
- نا inevitable adjective اجتناب ناپذیر بدیهی چار گزیر
- Ventilation noun تهویه بادگیری تجدید هوا طرح موضوعی
- Diagnosis تشخیص
- Discernment noun بصیرت تشخیص بینایی درک تمیز دریافت
- مالیات assessment noun ارزیابی تشخیص براورد تخمین اظهارنظر
- داشتن دارا بودن متصرف شدن possess verb در
- کردن برکت دادن bless verb تقدیس دعا مبارک
- Hook قلاب up
- دادن hitch noun مانع گیر پیچ وخمیدگی گرفتاری
- لحیم جوش دادن solder noun وسیله التیام و
- کردن consolidate verb محکم یکی یک رقم تحکیم
- Accredited معتبر
- کردن acknowledge verb تصدیق قدردانی اعتراف وصولنامهای را
- لفاف بسته بندی wrapper noun پوشه چادر شب
- کردن هم coordinate noun مختصات verb اهنگ متناسب
- Incidence noun وقوع برخورد انتشار شیوع مرض تعلق
- کردن روشن illuminate verb منور درخشان ساختن زرنما
- در نظر اینکه conjunction حالیکه حقیقت به چون
- کشتی در سوار کردن embark verb گذاشتن شروع
- Persistent ماندگار
- Continuous adjective مداوم پیوسته متوالی ماندگار
- به ترتیب respectively
- کردن dump noun اشغال زباله پکری موادی که
- رزمی epic noun حماسه شعر رزمنامه adjective حماسی
- قابل applicable adjective اطلاق مناسب اجراء کاربستپذیر اجرا
- دانستن deprecate verb قبیح بد ناراضی بودن
- تکه chunk noun مقدار قابل توجه کنده بزرگ
- و سوراخ درهم کردن grid noun توری دریچه
- مجسمه ورشکست کردن bust noun سینه نیم تنه
- Crucial adjective قاطع بسیار سخت وخیم
- Miscellaneous adjective متفرقه گوناگون
- Substantial adjective قابل توجه اساسی ذاتی محکم مهم
- عجالتا تا کنون so far
- Sensational adjective شورانگیز مهیج احساساتی موثر حسی
- کردن پست humble verb شکسته نفسی adjective فروتن
- Precision noun دقت صحت صراحت درستی
- وجب اندازه معین بستن span noun محدوده گستردگی
- کردن mock noun تمسخر verb مسخره تقلید در
- نفرین فحش کردن curse noun لعنت دشنام سب
- هم سرایان chorus noun دسته خوانندگان نغمه هم
- Exceedingly بحد زیاد
- Parsing تجزیه
- Inconsistently متناقض
- Semantic معنایی
- Persistent adjective مداوم ماندگار مزمن مقاوم مصر سمج
- جا حاضر ubiquitous adjective همه موجود درهمه
- پاکت envelope noun پوشش نامه لفاف جام حلقهء
- کردن مناظره مباحثه debate noun مذاکره مذاکرات پارلمانی
- Informative adjective حاوی اطلاعات مفید اموزنده پر معنی
- Ridiculous adjective مضحک خنده دار چرند مسخره امیز
- Fallback یدکی
- U maxed credit card همه پولا رو خرج
- U arent dime یه قرونم گیرت نمیاد
- Ahead u یه نفر جلوی شماست(تو صف
- Bleed cool زورگیری کردن to
- Road petering جاده داره نازک میشه
- Silly goose ادم زود باور
- Fig انجیر
- تیله marble noun سنگ مرمر مهره گلوله شیشهای
- Meticulous خیلی دقیق y
- عروسک puppet noun دست نشانده خیمه شب بازی
- سلسله hierarchy noun مراتب گروه فرشتگان نه گانه
- Context noun زمینه متن مفاد
- مستطیل راست گوش rectangle noun مربع گوشه چهار
- Makes منم موافقم that two
- I beg differ با شما مخالفم,قبول ندارم
- Steadily به طور پیوسته
- Flock گله
- Swarm ازدحام کردن هجوم آوردن
- کردن کامل رشد mature verb سنگین منقضی شدن
- Compulsory adjective اجباری
- به mockup نمونهی هم اندازه ماکت مدل آزمایشی
- Sewage فاضلاب
- Greeted i alighted train هنگامی که از ترن
- Alight پیاده شدن ۱
- Ride سوار شدن راندن ۱
- کردن make verb موفق شدن تنظیم معنی چیزی
- Kiss passionately make to out
- کردن line verb مرتب تنظیم اماده و مجهز
- Line arrange form football one's position formation snap
- T.v lineup tonight برنامهی نمایشات تلویزیونی امشب چیست
- Lineup today او از فهرست بازیکنان امروز حذف
- اوحذف شده است he is
- گچ مشمع ضماد اندود دیوار و انداختن plaster
- Hoax noun شوخی فریب امیز verb دست انداختن
- Indestructible adjective فنا ناپذیر نابود نشدنی از میان
- Perdition noun تباهی فنا مرگ روحانی دمار ضلالت
- Speculative adjective تفکری احتکار امیز مربوط به اندیشه
- Grocer noun بقال عطار خواربار فروش
- Costume لباس
- Elaboration noun پیچیدگی جزئيات
- Curtain noun پرده جدار مانع دیوار حجاب حاجب
- Resurrected restored
- در ubiquity noun حضور همه جا یک وقت
- Derived مشتق y
- کردن مبارزه struggle noun کشمکش تنازع کشاکش verb
- Splendid پر زرق و برق y
- بسیار بی desperate adjective ناامید از جان گذشته
- زیر underneath adjective زیرین adverb در پایین از
- Brutal truth
- متمم complement noun تعارفات معمولی تزئینی verb کامل
- Condo محل سکونت
- پول کیف کیسه کردن purse noun زنانه دارایی
- فریاد holler noun خوشحالی صدای مخصوص هر حیوان
- به aesthetic adjective وابسته زیبایی مربوط علم ظریف
- شکاف چوبخط کردن notch noun بریدگی خش فرو
- Intrigued شیفته
- Flip-flop noun الاکلنگ چرخ فلک حرکت تند پرنده
- پوست صدف قشر محافظ shell noun خمپاره مرمی
- Thriving رونق
- شدن thrive verb پیشرفت کردن موفق رونق یافتن
- سایه shadowy adjective دار مانند افکن زود گذر
- Reckons باور
- کردن حساب داشتن reckon verb روی چیزی فرض
- Fend دفع کردن to off
- Lawsuits دادخواهی
- دعوی lawsuit noun طرح در دادگاه دادخواهی مرافعه
- شکار predatory government adjective درنده یغماگر تغذیه کننده
- Prying کاوشگر
- Inquisitive کنجکاو
- طفره گریز evasion noun روی بهانه تجاهل حیله
- Sanctions تحریم
- Threatened تهدید
- Swelling ورم کردن y
- کار جنایت malefactor noun بدکار تبه جانی adjective
- Delegate نماینده وکالت داد y
- Indictment noun اعلام جرم اتهام تنظیم ادعا نامه
- Glamour زرق و برق
- غبطه envy noun حسادت رشک غل غیرت verb
- دهان بستن کردن gag noun باز کن قصه
- Dominate verb چیره شدن تسلط داشتن حکمفرما بودن
- Consistently به طور مداوم
- Bystander تماشاچی
- Poverty noun فقر خواری کمیابی فروماندگی پستی تندگستی
- Indistinguishable غیر قابل تشخیص y
- به proprietary adjective اختصاصی ملکی وابسته مالک متعلق
- مسیر trajectory noun خط سیر گلوله وراافکن گذرگاه
- Filing noun بایگانی براده سوهان کاری سیخ زنی
- Bizarre adjective غریب و عجیب ناشی از هوس
- Indicator noun شاخص اندیکاتور نماینده اندازه مقیاس y
- اشاره بر کردن imply verb داشتن دلالت ضمنی
- علاقمندی obsession noun وسواس عقده روحی غیر عقلانی
- تحریک stimulus noun محرک انگیزه تحرک انگیختار وسیله
- Allegation noun ادعا بهانه اظهار تایید مدعی y
- کردن پیاده overhaul verb سراسر بازدید و دوباره
- Upheld تایید y
- Dissertation noun پایان نامه رساله تز مقاله y
- Ladder نردبان y
- Conducted انجام شده y
- کف lather noun صابون یا عرق اسب هیجان
- کوفتگی contusion noun ضغطه انساج y
- کردن درست temper noun خوی مزاج خو حالت
- Adorable adjective شایان ستایش قابل پرستش ستوده y
- کردن masticate verb چاوش جویدن نرم بزاقی خاییدن
- Chew جویدن y
- Whipping noun شلاق زنی ضربت اهسته و سبک
- سهم کردن portion noun بخش قسمت نصیب تکه
- ساده بی naive adjective خام و بی تکلف
- Tolerance noun تحمل بردباری تاب اغماض سعه نظر
- Deft adjective استادانه ماهر زرنگ کاردان چالاک چابک
- Bite head y my off
- کردن fascinate verb مجذوب شیدا شیفتن دلربایی افسون
- کردن proportion noun نسبت تناسب مقدار قسمت درجه
- Marvelous adjective عجیب جالب حیرت اور y
- Lung noun ریه جگر سفید y
- سبقت جستن پیش بر کردن anticipate verb گرفتن
- Supreme عالی y
- Dodgy خطرناک y
- Vanity پوچی غرور y
- کردن avert verb دفع گردانیدن گذراندن بیزار بیگانه
- Beast noun جانور حیوان چهارپا عنتر y
- Wrapped بسته شد y up
- Wrapped پیچیده y
- Humiliating adjective تحقیر امیز پست سازنده خفیف کننده
- Artificial adjective مصنوعی ساختگی ساخته عملی بدلی عاریه
- Profound adjective عمیق ژرف عمقی y
- Ingredients noun عناصر اجزاء y
- ادم و moron noun احمق ابله سبک مغز
- Rage fury anger wrath resentment غضب شدن noun
- Protractor زاویه سنج y
- با این وجود علیرغم y
- Cascading آبشار y
- Carry انجام دادن y out
- Noblest نجیب y
- Creature مخلوق موجود y
- Catastrophe فاجعه y
- Replication تکرار y
- Slacker کسی که از انجام وظیفه شانه تهی
- Gross درآمد کل داشتن جمعا مقدار کسب کردن
- Domestic مستخدم یا خادمه بومی اهلی خانوادگی y
- Avenger انتقام جو کین خواه y
- Intentional عمدی y
- Sparkle درخشش جرقه زدن y
- Squeeze فشار فشردن y
- Blurry تار y
- Nosy فضول y
- Lick لیسیدن y
- Implicitly به طور ضمنی y
- Intonation زیر و بمی صدا y
- Obscene زشت مستهجن y
- Illustrated مصور y
- Accumulation انباشتگی ذخیره توده y
- Cynical خیره چشم بدگمان نسبت به درستی و
- Run وازده y off
- Moaning ناله y
- Aforementioned مزبور فوقالذکر y
- Diminishing کاهش y
- Diminish کم کردن y
- Maddening دیوانه کننده y
- Stem ساقه y
- Flock گله y
- Trigger رها کردن y
- Descriptive توصیفی y
- Pitfall دام تله y
- Acceptability قابلیت پذیرش y
- Diversified متنوع y
- Arbitrage داوری کردن y
- Disrupt درهم گسیختن y
- Contraband trafficking قاچاق y
- Denial انکار y
- Yawning خمیازه y
- Threatened تهدید y
- Unaccustomed عادت y
- Conserve از صدمه محفوظ داشتن y
- Thesaurus مجموعه اطلاعات اصطلاحنامه y
- Shunt کنار گذاشتن منحرف کردن y
- خر grunt کردن صدای خرخر خوک y
- Repatriation برگشتن یا برگرداندن به میهن y
- Notary دفتر اسناد رسمی y
- Noctambulism راه رفتن در خواب y
- Wrist مچ دست y
- Forehead پیشانی y
- Chin چانه y
- Chaffer مبادله کردن چانه زدن وراجی y
- Stack جمع کردن روی هم انباشتن y
- Advisories مشاوره y
- Advisory مشورتی y
- Today onwards starting y as
- Catching جلب کردن y up
- کردن consolidate تحکیم یکی محکم y
- کردن strengthen تقویت قوی محکم نیرومند y
- Innocent بی گناه y
- تگرگ hail باریدن اعلام ورود کردن y
- Jersey پارچه کشباف y
- Criticize انتقاد کردن y
- Charming فریبنده جذاب y
- کردن charm مسحور افسون y
- Authentic معتبر موثق y
- Admirer ستاینده y
- شدن shrink کوچک منقبض y
- Abstentions رای ممتنع y
- Willful خود سر y
- Immortal جاویدان y
- شاهین falcon y
- Prevalent شایع y
- Kudos جلال y
- Lump توده mass قلنبه کردن y
- Demonstration تظاهرات y
- Mitigate کاهش سبک کردن y
- Faithfully صادقانه y
- Expedite پیش بردن y
- Relief تسکین y
- Abortion سقط جنین y
- سقط miscarriage جنین غیر عمدی بینتیجگی حادثه ناگوار
- Preemptive پیشگیرانه y
- Bucking مخالفت y
- Occupy اشغال کردن y
- Stillness سکون y
- کرخت numb بی حس بیحس یا کردن y
- Misleading مغلطه y
- Crown تاج y
- Empathetic همدلانه همدل عاطفی y
- Pathetic احساساتی y
- Resentment خشم y
- Hunger اشتیاق گرسنگی y
- Justify توجیه کردن حق دادن ذیحق دانستن تصدیق
- Legtimize قانونی کردن توجیه y
- Profusely فراوان y
- گیره jaw فک ارواره وراجی دم تنگن y
- Puncture پنچر y
- Savage وحشی y
- وحشیانه murderous savagely y
- Belly شکم y
- Supper dinner y
- Pale رنگ پریده y
- Revenge انتقام تلافی y
- Violence خشونت شدت زور بی حرمتی سختی ستم
- Scuffle دست بیقه شدن با y
- Unveil اشکار ساختن y
- Negligible ناچیز y
- Leveling correct true accurate درست y
- Pillar ستون y
- Thinker متفکر y
- Shattered شکسته y
- Abundantly فراوان y
- Literally به معنای واقعی کلمه عینا y
- تلو stumble خوردن لغزش y
- Indentation دندانه y
- Utilize استفاده از y
- Embalming مومیایی کردن y
- Grounded مبتنی بر y
- Grounded fairly common punishment kids refers unable leave
- Embezzlement اختلاس y
- Anticipation پیش بینی y
- Despise خوار شمردن y
- Sanctions تصویب ضمانت اجرایی معین کردن y
- Cocoon پیله کرم ابریشم y
- کردن wrap بسته بندی پیچیدن پوشانیدن لفاف قنداق
- Collapse فرو پاشیدن y
- Exotic عجیب و غریب خارجی بیگانه y
- Rumors شایعات y
- Equestrian مربوط به اسب سواری y
- Spontaneous خود بخود y
- مطمئنا y certainly
- Tee هر چیزی بشکل ت y
- Plasticity شکل پذیری y
- Nomad خانه بدوش y
- Crew خدمه y
- Disposal دسترس y
- Sober هوشیار y
- کردن bolster تقویت تکیه دادن پشتی با بالش
- Imperative امری y
- Evaporation تبخیر y
- Coincide y
- Compatriot هموطن y
- Grocery stores فروشگاه های مواد غذایی y
- Disclaimer رفع کننده ادعا یا مسئولیت y
- راه stripe پارچه خط y
- Herbal syrup شربت گیاهی y
- مجموعه set y
- Sense of به معنای y
- جاذبه attraction y
- هندوانه watermelon y
- رشوه bribery bribe y
- Promptness سرعت y
- Prompt بی درنگ سریع speedy quick y
- کرگدن rhino y
- Compliancy قبول اجابت y
- از چشم کردن i waived choose earlier من
- Withdrawal claim dangerous product stores y
- Wiper پاککن پاک کردن شخص یا اسباب مثلا
- کردن enquire امتحان تحقیق y
- Acquisition اکتساب y
- Wrangler مخاصم اهل مشاجره دعوا کننده y
- Bookworm nerd کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب
- قلیان hookah hubble-bubble shishah y
- Talkative پرچانه y
- فضول voyeur nosy y
- Surveillance نظارت y
- Resiliency حالت ارتجاعی y
- Expenditure هزینه y
- Utilization استفاده y
- Pokey گرفته دلگیر y
- European colonialism استعمارگرایی اروپا y
- Compassionate kind gentle مهربان y
- Compassionate ترحم کردن y
- در نتیجه y consequently
- Congested انباشته y
- Default پیش فرض
- Intercultural بین فرهنگی y
- بر این اساس y accordingly
- بر این اساس به شدت y
- Obscenities فحاشی y
- Perquisite حاصل y
- Uncertainty تردید شک y
- Constipate constipated یبس کردن موجب یبوست شدن مزاج
- Emphasize تاکید y
- Wage دستمزد y
- Misperception برداشت اشتباه y
- Invulnerable رویین تن y
- Thorn تیغ خار y
- Rumors شایعات y
- Oblivious بی توجه y
- Looming بلندی height elevation altitude eminence eminency y
- Complexity پیچیدگی y
- Obsolete منسوخ y
- سابق y former
- Inhabitant ساکن
- Ferocious وحشی wild y
- Transition انتقال transfer y
- Initiative ابتکار y
- Tomb مقبره قبر grave y
- Raider یورش برنده مهاجم y
- Considerably قابل ملاحظه ای y
- Dispose مرتب کردن order arrange y
- تگرگ hail y
- Amorously عاشقانه y
- Thumb شست باشست لمس کردن یا ساییدن y
- Undermining تضعیف y
- Waning پایانی y
- Power leveling تسطیح قدرت y
- Amoral غیراخلاقی y
- Dignity مقام وقار شان y
- Errata غلطنامه y
- I putting هی عقب می اندازمش y
- Velocity سرعت y
- Coil سیم پیچ y
- Premature نارس قبل از موقع y
- Isn’t premature you’ve month یکم واسه این کار
- Hypothetical فرضی presumptive assumptive reckoning y
- Exhaustive کامل y
- Agenda موضوع مورد بحی روز دستور کار y
- Regrettably متاسفانه y
- Diligently پشتکار y
- Impatiently بی صبرانه y
- Shenanigan شیطنت y
- Dandruff شوره سر y
- Sanctified تقدیس y
- Locust ملخ y
- Doom سرنوشت fate destiny karma destination lot y
- Determine judge doom حکم دادن y
- Species انواع y
- Wrath خشم anger y
- Bowl کاسه y
- Trauma زخم y
- Squinty مراوده y
- Flesh در بدن فرو کردن y
- Thrill هیجان y
- Stimulating مهیج y
- مورب diagonal y
- عقده complex y
- Pledge تعهد و التزام y
- Agitated مضطرب y
- Rot فاسد شدن پوسیدن y
- Absence غیبت y
- Grieving عزادار y
- پاره کردن rip rend tear y
- Apparently ظاهرا y
- Mortgage رهن y
- Loophole راه گریز y
- Casualty سانحه y
- یا بموجب این نامه حکم سند بدین وسیله
- Punitive تنبیهی y
- Friction اصطکاک y
- Torn منقطع interrupted cutoff terminated y
- لو دادن turn show y
- Legacy میراث y
- Inheritance وراثت y
- Blazing مشتعل y
- Mocking به تمسخر گرفتهاند y
- لکه spot y
- تبخیر evaporation y
- قطره drop y
- Barefoot پابرهنه y
- Restraint جلو گیری خود داری نگهداری y
- Rebellious سرکش عاصی y
- Rebel یاغی شورشی y
- Contaminate الودن عفونی کردن y
- Rationalizing توجیه y
- Increasingly به طور فزاینده y
- Sympathetic دلسوز y
- Mending مرمت y
- Coined ابداع y
- Bargain transaction معامله y
- Betrayal خیانت y
- Obscured پنهان y
- Arrogant مغرور متکبر y
- Equitable منصف fair y
- Participation مشارکت y
- Unbiased بی غرض y
- Fictitious ساختگی y
- Interruption انقطاع y
- Clan قبیله y
- Clash برخورد y
- Slippery لغزنده y
- Swag تاب noun کوله پشتی backpack pack knapsack
- Competent شایسته worthy good qualified proper deserving y
- Indigenous بومی y
- Car screeched halt lights turned red screech suddenly
- Car ایستاد halt time avoid hitting ماشینه دقیقا
- Time nick moment y in
- Era عهد عصر دوران y
- Covenant پیمان عهد promise y
- Beggar گدا گرفتار فقر و فاقه سائل y
- Leprosy جذام y
- Willow درخت بید y
- Oft-neglected بارها نادیده گرفته y
- تشکیل constitute دادن را می دهند y
- چند people cake serve این کیک نفر رو
- Booth غرفه y
- Comportment رفتار treatement y
- Banal مبتذل معمولی پیش پا افتاده y
- Crumble فرو ریختن collapse pour cave fall disintegrate
- Intuitively به طور مستقیم y
- Intellectual عقلانی فکری
- Resilient ارتجاعی
- Goalpost تیر دروازه
- Continual دائمی
- Sensational شورانگیز
- Controversial بحث برانگیز
- پشت lean گرمی داشتن دادن ضعیف لاغر
- Bat خفاش baseball bat چوب
- عصا cane
- Barrel بشکه لوله تفنگ
- Manipulated دستکاری
- Compromised در معرض خطر
- بانک فدرال fed
- تلفات casualties
- همراه رفتن go along
- Shock absorber کمک فنر
- Literally عینا
- Tangible محسوس
- Phlegm خلط slem swedish in
- Crow کلاغ
- Tiring خسته کننده
- Competence صلاحیت
- Severe شدید
- Avert بر گرداندن
- Ingrown nail روینده و رشد کننده در درون
- Wicked شریر بدجنس
- Upbringing تربیت روش اموزش و پرورش بچه
- Necessitate ناگزیر ساختن ایجاب کردن
- Tangle درهم و برهم کردن
- Throughput توان عملیاتی
- Scoffed تمسخر
- Closure بسته شدن
- نمودار diagram
- شیب slope
- Polygon چندضلعی
- Conceded اذعان
- Wholehearted صمیمانه
- سرباز veteran پیر کهنه
- Caught گرفتار شدند were
- Initiative ابتکار
- Conventional متعارف
- Paratrooper سرباز چترباز
- Reside سکونت کردن
- Relieve تخفیف دادن
- Cope برای مقابله to
- Courier پیک
- Sabotage خرابکاری
- Dispose مرتب کردن order arrange
- Disposal در اختیار access
- Compliant موافق
- کردن exert بکار بردن اعمال اجرا
- Embrace پذیرفتن در اغوش گرفتن
- Quantify express measure quantity or
- Maturity بلوغ کمال
- Swinger هوسران
- Inherit به ارث می برند مالک شدن از
- Prioritization اولویتبندی
- Vibrant مرتعش
- پرطراوت و چالاک vibrant
- Panacea نوش دارو اکسیر
- Obsolete منسوخ
- Heydays روزهای اوج
- Crackdown سخت گیری
- Aggravation تشدید
- Conductor رسانا
- Insulator عایق
- فوق برنامه extracurricular
- جبران restitution
- پایمال کردن trample
- Cognitive شناختی
- Ejaculation انزال
- Testicle بیضه
- Premature نارس
- Circumcision ختنه
- Circumcise ختنه کردن
- جدا شدن dissent
- Deviated منحرف
- Manipulated دستکاری
- نظارت supervision
- Lucid شفاف
- Prolong طولانی کردن
- Pouch کیسه
- Gesture ژست
- Vanish ناپدید شدن
- Vanished از بین رفته
- Preference اولویت
- Preferences تنظیمات
- مبارزه struggle
- Intimidate ترساندن
- Correspond مطابق بودن
- Correspondent خبرنگار, مکاتبه کننده
- Fanaticism تعصب
- Rebel شورشی
- Coherent چسبیده
- Primitive بدوی
- Abandoned متروکه
- Curriculum vitae cv تاریخچه مختصری از زندگی
- جارو sweep
- Conceivable ممکن, امکان پذیر
- کلانتر sheriff
- Persecution شکنجه
- Anti semitism ضد یهودی
- Semitism سامی گرایی
- Breached نقض
- Consolidation تثبیت
- Creed عقیده
- Cannibalism ادم خواری
- Blast انفجار
- Prosecute تحت پیگرد قانونی قرار
- Drones هواپیماهای بدون سرنشین, زنبور عسل نر
- Subvert واژگون ساختن
- Rebuke زخم زبان زدن
- لیز خوردن scoot slip
- کر deaf
- لال mute
- Thumb شست
- Grid توری
- Meriterande شایستگی
- Merit شایستگی
- Crew خدمه
- Recruiting استخدام
- Evaporate تبخیر شدن
- Acquaintance اشنایی
- جعل forge
- مانع barrier
- مانع obstacle
- هوس کردن desire to
- هوس داشتن desire to have
- Canonical استاندارد
- Expose افشای
- Perceive درک کردن
- Phenomenal فوق العاده
- Phenomenon پدیده
- Irony طنز
- Intimacy صمیمیت
- Hoop حلقه, تسمه
- Intimidation ارعاب
- Subsequent بعدی, متعاقب
- Incumbent لازم
- Spite به رغم in of
- Detained بازداشت
- Sequestered منزوی
- Sequester جدا کردن
- Requisition درخواست
- Apparently ظاهرا
- Toss پرتاب
- Rigor سخت گیری
- Censorship سانسور
- Mayor شهردار
- Decency نجابت
- Accumulate انباشتن
- Endeavor تلاش
- Bias تعصب
- Strand رشته, لایه
- Heathen بت پرست
- Elevate بالا بردن
- Elevated مرتفع
- Laid lay گذاشته
- Purveyor اذوقه رسان
- Caterer وراج
- Pursue دنبال کردن
- Liquor مشروب
- Transmitter فرستنده
- ریا duplicity
- Hardliner تندرو
- Legitimacy حقانیت
- Intimate صمیمی
- Complicit همدستی
- Pale رنگ پریده
- Irritating ازار دهنده
- Justify توجیه کردن
- Harsh stance موضع سخت
- Harsh خشن
- Stance حالت
- Regulators تنظیم کننده
- Sceptic شکاک
- Attendee posing شرکت کنندگان نما
- Attendee شرکت کنندگان
- Posing خود نما
- Hostility خصومت
- Sceptical دیر باور
- Obey اطاعت کردن
- Punctual وقت شناس
- Comprises شامل
- Era عصر
- Nobility نجابت
- Hereditary ارثی
- Possessed مجذوب
- Fortune ثروت
- Subsequently متعاقبا
- Descendants زادگان
- Encompass در بر گرفتن
- Diverse متنوع
- Prominence برجستگی
- Clenched گره
- Fist مشت
- Optimist خوش بین
- Pessimist بدبین
- Accompanying همراه
- Racquet عیاشی و خوشگذرانی
- Arbitrage داوری کردن
- Instructor معلم
- Prosperity کامیابی
- Intellectual property مالکیت معنوی
- Property خاصیت, دارایی
- Revamp وصله پینه کردن
- هار rabid
- Groin کشاله ران
- Robust تنومند
- Deter ترساندن
- Inversions وارونه
- Inversion سخن واژگون
- Debate مناظره
- Orphanage یتیم خانه the
- Evolves تکامل می یابد
- نفس gasp زدن
- Par تعادل
- Bolster تقویت کردن
- سنبل الطیب valerian
- Lit روشن
- Brothel فاحشه خانه
- Prank شوخی
- خمیازه yawn
- Riot شورش
- Vigilant هوشیار
- خشونت violence
- معارضه resistance
- Threshold آستان
- Raging مواج
- Sarcasm طعنه
- Stimulate تحریک
- غرفه booth
- کمیاب scarce
- Greet تبریک گفتن
- Uncanny resemblance علیرغم شباهت غیر طبیعی
- Eternal ابدی
- Conglomerate companies اختلاط
- Context زمینه
- Procrastination تعویق
- Aptitude استعداد
- Unethical غیر اخلاقی
- Tackling مقابله با
- Aphorism پند و موعظه
- Ethnic قومی
- Exceed تجاوز
- Persisting پافشاری
- Vandalism وحشیگری
- Android اندیشه
- Spontaneously خودبخود
- Compromise سازش
- Hunch قوز کردن
- Dignify شان و مقام دادن به
- Dignified با وقار
- با این وجود nevertheless
- Stellar درخشان
- Precipitous بی مهابا
- Collate تطبیق کردن
- Subjective ذهنی
- Diversity تنوع
- Assessment ارزیابی
- Extracurricular فوق برنامه
- Flirtation لاس زنی
- Flirt لاس زدن
- Controversy جدال
- Ripple out موج دار شدن
- Contender مدعی
- Annotation حاشیه نویسی
- Likewise نیز , بعلاوه
- سنجاب squirrel
- Nagging آزار دهنده
- Oyster صدف
- Temple معبد
- Shuttling رفت
- Shuttle رفت و آمدن کردن, فضا کشتی
- Thrive موفق شدن پیشرفت کردن
- Collapse سقوط
- Villain تبه کار
- منافات incompatible
- Cumulative انباشته
- Gossip شایعات بی اساس
- Nymphomaniac زن حشری
- Inhabitants ساکنان
- Speculate اندیشیدن, معاملات قماری کردن
- Empirical تجربی
- کیهان cosmos
- Fabric پارچه
- نخ thread
- Complex پیچیده
- Condemned محکوم
- Convict محکوم
- Windfall ثروت باد اورده
- Surveillance نظارت
- Giggle با خنده اظهار داشتن
- Unearth از زیرخاک در اوردن
- Pagan بت پرست
- Abduct ربودن
- Lawsuit طرح دعوی در دادگاه
- Scandal رسوایی
- Wound زخم, جراحت
- Grocery بقالی
- Payment پیش قسط down
- Glitches اشکالات
- Excessive بیش از اندازه
- Constraint محدودیت
- Drone وزوز کردن
- Testify شهادت دادن
- Repressive سرکوب کننده
- Acquit تبرئه کردن
- Replicant تکرار
- Contraceptives قرص های ضد بارداری
- Ferris wheel چرخ فلک
- Fluctuation نوسان
- Hypothesis فرضیه
- Inoperative باطل, نامعتبر
- Exemplifies با نمونه نشان دادن
- Transposed پس و پیش
- Transpose بطرف دیگر معادله بردن
- Indistinguishable غیر قابل تشخیص
- Emission نشر صدور بیرون دادن خروج دفع مایعات
- Viable قابل دوام ماندنی
- Carpentry نجاری
- Crumbling زوال یافته فاسد شده
- Crumble فرو ریختن
- Bully گردن کلفت
- Hoarder محتکر
- Spontaneous خود بخود
- Coitus مقاربت جنسی
- Receptor گیرنده
- Closure بسته شدن خاتمه
- Beverage drink sheldon
- Evident مشهود بدیهی
- Sanitation مراعات اصول بهداشت
- Subpoena احضاریه
- Haunt مرتبا به جایی رفتن پیدرپی سرزدن پاتوق
- Outrageous شدیدا خشونتآمیز زشت شنیع تکان دهنده وحشتناک
- Outrageous remarks اظهارات اهانتآمیز
- Remark متوجه شدن مشاهده کردن پی بردن ملاحظه
- Dispensary داروخانه عمومی
- Anticipatory مقدماتی
- Speculative تفکری
- Radish تربچه
- تیر افقی دروازه bar
- Jeopardy خطر مخاطره
- فشار squeeze فشردن دادن
- اطمینان حاصل کردن ensuring
- اکتسابی acquisitive
- Dough خمیر
- Pasty خمیری
- Deception فریب
- Delusion وهم
- Held برگزار شدن being
- Adequately به اندازه کافی
- کردن بهره exploit استثمار گیری کشی سواستفاده بهرهکشی
- انگیز provocative انگیزگر محرک تحریک آمیز پیش شهوت
- Queasy تهوعآور استفراغ آور هراشانگیز
- Dry fig sober stop drinking alcohol excess doctor
Next page »
Next deck:
English learning
Previous deck:
Armenian/English
Up:
Index