English to Persian
Learn using these flashcards. Click a card to start.
- Acronyms کلمات اختصاری
- کردن منتشر گسترش یافتن پهن شدن spread dictionary
- از outgrow verb بزرگ تر شدن زودتر روییدن
- تکه chunk noun مقدار قابل توجه کنده بزرگ
- Pragmatic noun عملگرا فضول adjective عملی واقع بین
- Daunting دلهره آور
- Compromises مصالحه
- Serene بی سر و صدا ارام ساکت روشن
- Derivative adjective مشتق فرعی اشتقاقی گرفته شده
- تصادف incident حادثه واقعه مصیبت ناگهانی اتومبیل تلافی
- Compensation جبران غرامت پاداش عوض
- Compensation غرامت
- کردن خم خمیدگی bend noun زانو زانویی چنبره
- Honourably سرافراز
- Napkin دستمال سفره y
- کردن متورم باد swell noun تورم برجستگی verb
- Torch مشعل چراغ قوه فانوس y
- منقل brazier اتش برنج سازی y
- جلوه برق luster noun درخشش درخشندگی لوستر زرق
- پذیر vulnerable adjective اسیب زخم قابل حمله y
- Volatile adjective فرار سبک لطیف بخارشدنی y
- Irony طنز
- Subpoena احضاریه
- Swallow بلعیدن
- Armpit زیر بغل
- Painstakingly دقیق و پر زحمت
- توسری خور underdog
- Powerful person thing team expected lose contest battle
- Consistent استوار
- Surgeon جراح
- Apprentice شاگرد
- Lamppost تیر چراغ برق
- Hairy place هراس انگیز پرمخاطره
- Meticulous موشکاف دقیق و پایبند جزئیات پر وسواس
- Rebel شورشی یاغی
- Residing مقیم
- Mature بالغ
- Autopsy کالبد شکافی
- Mockingbird مرغ مقلد امریکای شمالی
- Obstacle مانع
- مرغوب desirable
- Reprimand توبیخ مواخذه سرکوفت سرزنش به ویژه از
- کردن rebuke شدیدا سرزنش توبیخ سرکوفت زدن نکوهش
- Eternal جاودانه
- Eternity جاودانگی ابدیت جاویدی ازلیت تمام نشدنی
- Hedonism فلسفه خوشی پرستی وتمتع از لذایذ دنیای
- Lumpish مانند تنه و نه قلمبه حبه غده
- Curvature انحنا
- Trivial بدیهی
- Horizon افق, خط افق
- Sceptical دیر باور
- Obsolete منسوخ
- Deferment تعویق
- Villain تبه کار, لات
- Reimbursed بازپرداخت
- Deflection انحراف
- Exposure ارائه
- Superstition موهومات
- Wacky خل وضع غیر عادی غیرمنطقی جنون آمیز
- Substation ایستگاه فرعی
- Unprecedented بی سابقه
- یا expedition گسیل اعزام به ماموریت سفر اکتشاف
- Banish طرد کردن
- Resilience کشسانی واجهندگی واجهش واپرش ارتجاع برگشتپذیری cloud resilience
- Rotten فاسد
- Comprise شامل
- Commodity کالا
- Bare لخت
- Fingertips نوک انگشتان
- Vintage محصول
- Scalability مقیاس پذیری
- Throughput توان عملیاتی
- Swapped تعویض
- Swap عوض کردن
- Integrity تمامیت دیانت یگانگی صحت راستی
- Commit ارتکاب
- Strand متروک ماندن رسیدن بصخره خوردن تنها گذاشتن
- Replicant تکرار
- Hypothetical فرضی
- Bumblebee زنبورعسل
- Whereabouts محل
- Proprietary اختصاصی
- Ultrasonic مافوق صوت
- Inaudible غیر قابل شنیدن
- Rectangle مربع مستطیل
- Rectangular مستطیل
- Quadrangular چهار گوشه
- Allegations اتهامات
- Misused سوء استفاده
- Extremists افراطی
- Man خیلییییی مَردی you are
- Imitative تقلیدی
- Itinerary برنامه سفر
- دادن console دلداری تسلی
- Controversy مباحثه
- Stunt شیرین کاری
- Layover توقف
- Purgatory وسیله تطهیر تطهیری
- Orientation گرایش
- Affiliation وابستگی
- Averse بیزار
- Compliment تعریف defenition
- Complement تعارفات معمولی
- Intruding مزاحم
- Mansion عمارت
- Swarm ازدحام
- Hostility خصومت
- Convey رساندن
- در حالیکه whereas
- Stanchion حائل نگهدار
- Natter talk casually esp unimportant matters chatter nattered
- Cultivate کشت کردن
- Indifference بی تفاوتی سهل انگاری
- Enchanted مسحور
- Precludes مانع جلو راهایجاد کردن
- Lurk در خفا انجام دادن
- Ambush کمین
- Invariably همواره
- Hypothetically فرضی
- Assertive دارای اعتماد به نفس
- Caustic مواد سوزاننده
- Riot شورش
- Decapitated قطع
- Decapitate سر بریدن
- Pedometer قدم شمار
- Mobster کانگستر
- Vicious باطل
- شلنگ hose
- Inferiority حقارت
- Veil حجاب پرده
- Unveiled پرده برداری
- Trove گنجینه
- Initiative ابتکار قریحه پیشقدمی اغازی
- شدن coincide همزمان بودن مصادف باهم رویدادن منطبق
- کردن symbolize نشان پردازی نماپردازی حاکی بودن از
- Apparent ظاهر معلوم پیدا اشکار مسلم
- Dig حفاری حفر کاوش کندن کردن
- Funnel قیف دودکش شکل قیفی داشتن باریک شدن
- Initiative ابتکار قریحه پیشقدمی اغازی
- پس backlash واکنش شدید زنی زدن
- Vow نذر قول عهد سوگند خوردن کردن
- Soaking خیساندن extremely wet
- Tweezers موچین
- Jabbing سیخ زنی
- Preposterous مضحک
- Vending machine ماشین خود کاری که با انداختن
- Pledge تعهد
- Swollen متورم
- Intercept رهگیری
- Tender مناقصه
- Spontaneous خود بخود
- Sling slang یویو
- Custody حبس
- Deceive فریب دادن فریفتن گول زدن نیرنگ به
- Conspiracy تبانی توطئه همدستی در کارهای بد دسیسه
- Tremendous عظیم فوق العاده tremendous mountain
- Decent درخور شایسته مناسب
- سازی liquidation واریز تسویه پرداخت نقد نقدینه انحلال
- Obligation الزام تعهد وظیفه ناگزیری ناچاری عهد واداشت
- کردن اعلام ورق رو meld در برخی بازیهای
- نمونهی prototype پیش نمونه پیشمونه اول الگوی نخستین
- چلفتی clumsy دست و پا شلخته لش سر
- سرعت accelerate شتاباندن بخشیدن تسریع کردن بر افزودن
- یا debate بحث گفتمان بیان مبادلهی عقاید استدلالهای
- کردن بودن مطابق دادن جور accord تطبیق هماهنگ
- Didactic آموزنده رهنمودگر هدایت کننده به راه راست
- Diffident فاقد اعتماد به نفس ناخوداستوار
- Disparity تمایز ناسانی نابرابری تفاوت کامل از هم
- Discrete مجزا جدا ناهمبسته غیروابسته نامتصل
- Implicit ضمنی
- روح obsession در اصل تسخیر شخص توسط خبیث
- Peruse به دقت خواندن مرور کردن مطالعه
- Perverse گمراه دچار ضلالت خبیث فاسد
- دوباره retrieve بازیافتن بازیابی کردن به دست آوردن
- Hedgehog porcupine جوجه تیغی
- Shade سایه
- Leak چکه کردن ترشح آب گرفتن سوراخ بودن
- پر و rugged پستی بلندی پست بلند ناهموار
- آور staggering سرگیجه سرسام گیج کننده
- Intense شدید ستهم فربود حاد سخت تند و
- Stab با فروکردن سوراخ یا زخم کردن چاقو
- و fanatic متعصب افراطی زیاده رو تندرو در
- کردن شدن acquire با کوشش به دست آوردن
- Redundant زیاده بیش از حد لزوم مفرط مازاد
- Contest منکر شدن رد کردن مورد اعتراض قرار
- Constitution تاسیس برپایی قانون اساسی
- برون evacuation تهی سازی تخیله رانی کشی
- Boundary مرز حد سرحد کران
- Coincidence انطباق تطابق همانندی همسانی سازگاری توافق همزمانی
- Conscientious باوجدان وظیفه شناس
- بر dominate چیره شدن تسلط داشتن غالب حاکم
- کننده degrading تحقیر خوار موهن
- تلخی acrimony ترشرویی اوقات خشونت عصبانیت نیشداری تندی
- وکیل attorney دادگستری دعاوی رایزن
- Slavery برده غلامی بندگی کار شاق جان کنی
- کردن seduce از راه به درکردن گمراه اغوا
- Allegation ادعا اتهام دعوی اظهار حقوق اظهاری که
- Incident اتفاق حادثه پیشامد رویداد رخداد واقعه
- پی sequentially در
- کردن شکافتن penetrate نفوذ رسوخ رخنه ترا سهیدن
- Devastation با خاک یکسان سازی ویرانسازی ویرانگری خرابی
- یا magnitude earthquake اندازه مقدار اهمیت بزرگی عظمت
- و hassle امریکا عامیانه جر بحث مجادله بگومگو
- Convenience راحتی آسایش آسودگی
- Manipulate با دست و مهارت انجام دادن به
- Irrelevant بی ربط
- Interpreter مترجم به ویژه شفاهی نورندگر پچوهگر مفسر
- Compound ترکیب کردن آمیختن همنهشتن همهشتن سرشتن همنهاد
- بودن با از بر داشتن به consist دارا
- و غیره statement اظهار گفته بیان بانکداری ریزحساب
- برابری equivalence همسنگی تساوی همچندی همالی تبدیل پذیری
- گاه چند occasionally گهگاه گدار و بیگاه هر
- Accidentally به طور تصادفی
- Intent متوجه خیره مشتاقانه شدید فربود مصمم جدی
- کردن اسیر captivate در اصل دستگیر شیفتن دلفریفتن
- واژگان terminology اصطلاحات ویژهی دانش بخصوص اصطلاح شناسی
- Nested تودرتو
- حساب arithmetic حسابی علم حسابگر سیاق دان
- تقدم precedence اولویت برتری پیشی سبقت حق امتیاز
- کردن impose تحمیل اعمال نفوذ گرانبار مالیات بستن
- زمین شناسی سنگی ستیغ رفسنگ زیر ledge تاقچه
- و درهم chaos در اصل تودهی بیشکل برهم
- آزمون هنر audition شنوایی شنیدن شنود هنرپیشگان و
- Unbearable غیر قابل تحمل تاب نیاوردنی طاقتفرسا
- Horrific وحشت انگیز دهشت افزا رجوع شود به
- Apparent آشکار پیدا هویدا معلوم مبرهن به آسانی
- Iteration تکرار باز انجام بازگفت دوبارگی بارست هر
- کردن rejoice شادی خوشی ذوق شادمانی مسرورشدن شادمان
- Snippet باریکهی قیچی شده برش تکه سرقیچی نواره
- Diversity تنوع چندسانی گوناگونی جورواجوری تفاوت اختلاف ناجوری
- درک perceived شده
- ماشه و غیره رها را trigger سلاح آتشین
- و کردن query noun پرس جو پرسش سوال
- Ellipse بیضی خاگ خاگی خایسان تخممرغی خاگسان توم
- یا نقل بخشی از قول بازگویی و کردن
- یا بودن precede از نظر زمان مکان رتبه
- Rug فرش قالی قالیچه گلیم گبه خرسک زیلو
- Convenient در دسترس نزدیک آسان سهل مناسب بیدردسر
- Distinguish تمیز دادن فرق گذاشتن بازشناختن نیمادن تشخیص
- حواشی annotation زیرنویسی نگاری حاشیه نویسی توضیح و
- Wrapping معمولا جمع لفاف پوشانه روکش کاغذ بستهبندی
- Widespread گسترده باز شایع فراوان رایج دامنهدار
- دانستن خواندن deprecate مذموم نکوهیده بد زشت قبیح
- یا بیان و gesture حرکت بدن هریک از
- Raough khashen
- کردن interfere دخالت مداخله فضولی دست درازی اندر
- Simultaneous همزمان مقارن توام
- کردن intimidate مرعوب شاخ و شانه کشیدن هراسیده
- کردن inhibit بازداری از انجام کاری یا احساس
- کردن prohibit ممنوع قدغن منع نهی بازمان بژکم
- Crucial بسیار مهم حیاتی و مماتی سرنوشتساز محل
- Tedious خسته کننده ملال انگیز کسل
- Humble فروتن متواضع افتاده خاکی خاکسار مفلوک فروتنانه
- یا شدن کردن محو blur در اثر تاریکی
- بودن کردن rely با یا اتکاکردن متکی اطمینان
- Assumption پنداشتن پنداشت فرض تصو بهعهده گیری تقبل
- کردن dispute جدال انکار مشاجره سر و کله
- Deputy قائم مقام جانشین نایب نماینده وکیل
- Retaliation تلافی پاداش عمل متقابل
- Inquisition استنطاق عذاب جستجو تفتیش عقاید مذهبی از
- پذیر vulnerable اسیب زخم قابل حمله
- خط پیوند hyphen با نوشتن ربط نشان اتصال
- کردن یا خرد و قاتی hash گوشت سبزیجات
- Consistent همساز سازگار بیتناقض دارای ثبات رای پیگر
- Convention اجلاس کنگره گردهمایی همایش نشست چپیره جلسه
- Clarity صافی در مورد آبگونهها زلال بودن شفافیت
- Minify نادر کوچک کردن کم اهمیت یا جلوه
- کردن و نا obfuscate ابرآلود گرفته تیره تار
- Intentionally عمدا
- Intentional عمدی خودخواسته آهنگانه دستی دانسته از روی
- Intended در نظر گرفته شده
- کردن bunch گروه سنخ جمع دسته خوشه
- Subconscious نیمه هشیار
- Intentionally عمدا
- وبا cholera
- Intellectual عقلانی فکری
- Resilient ارتجاعی
- Goalpost تیر دروازه
- Continual دائمی
- Sensational شورانگیز
- Controversial بحث برانگیز
- پشت lean گرمی داشتن دادن ضعیف لاغر
- Bat خفاش baseball bat چوب
- عصا cane
- Barrel بشکه لوله تفنگ
- Manipulated دستکاری
- Compromised در معرض خطر
- بانک فدرال fed
- تلفات casualties
- همراه رفتن go along
- Shock absorber کمک فنر
- Literally عینا
- Tangible محسوس
- Phlegm خلط slem swedish in
- Crow کلاغ
- Tiring خسته کننده
- Competence صلاحیت
- Severe شدید
- Avert بر گرداندن
- Ingrown nail روینده و رشد کننده در درون
- Wicked شریر بدجنس
- Upbringing تربیت روش اموزش و پرورش بچه
- Necessitate ناگزیر ساختن ایجاب کردن
- Tangle درهم و برهم کردن
- Throughput توان عملیاتی
- Scoffed تمسخر
- Closure بسته شدن
- نمودار diagram
- شیب slope
- Polygon چندضلعی
- Conceded اذعان
- Wholehearted صمیمانه
- سرباز veteran پیر کهنه
- Caught گرفتار شدند were
- Initiative ابتکار
- Conventional متعارف
- Paratrooper سرباز چترباز
- Reside سکونت کردن
- Relieve تخفیف دادن
- Cope برای مقابله to
- Courier پیک
- Sabotage خرابکاری
- Dispose مرتب کردن order arrange
- Disposal در اختیار access
- Compliant موافق
- کردن exert بکار بردن اعمال اجرا
- Embrace پذیرفتن در اغوش گرفتن
- Quantify express measure quantity or
- Maturity بلوغ کمال
- Swinger هوسران
- Inherit به ارث می برند مالک شدن از
- Prioritization اولویتبندی
- Vibrant مرتعش
- پرطراوت و چالاک vibrant
- Panacea نوش دارو اکسیر
- Obsolete منسوخ
- Heydays روزهای اوج
- Crackdown سخت گیری
- Aggravation تشدید
- Conductor رسانا
- Insulator عایق
- فوق برنامه extracurricular
- جبران restitution
- پایمال کردن trample
- Cognitive شناختی
- Ejaculation انزال
- Testicle بیضه
- Premature نارس
- Circumcision ختنه
- Circumcise ختنه کردن
- جدا شدن dissent
- Deviated منحرف
- Manipulated دستکاری
- نظارت supervision
- Lucid شفاف
- Prolong طولانی کردن
- Pouch کیسه
- Gesture ژست
- Vanish ناپدید شدن
- Vanished از بین رفته
- Preference اولویت
- Preferences تنظیمات
- مبارزه struggle
- Intimidate ترساندن
- Correspond مطابق بودن
- Correspondent خبرنگار, مکاتبه کننده
- Fanaticism تعصب
- Rebel شورشی
- Coherent چسبیده
- Primitive بدوی
- Abandoned متروکه
- Curriculum vitae cv تاریخچه مختصری از زندگی
- جارو sweep
- Conceivable ممکن, امکان پذیر
- کلانتر sheriff
- Persecution شکنجه
- Anti semitism ضد یهودی
- Semitism سامی گرایی
- Breached نقض
- Consolidation تثبیت
- Creed عقیده
- Cannibalism ادم خواری
- Blast انفجار
- Prosecute تحت پیگرد قانونی قرار
- Drones هواپیماهای بدون سرنشین, زنبور عسل نر
- Subvert واژگون ساختن
- Rebuke زخم زبان زدن
- لیز خوردن scoot slip
- کر deaf
- لال mute
- Thumb شست
- Grid توری
- Meriterande شایستگی
- Merit شایستگی
- Crew خدمه
- Recruiting استخدام
- Evaporate تبخیر شدن
- Acquaintance اشنایی
- جعل forge
- مانع barrier
- مانع obstacle
- هوس کردن desire to
- هوس داشتن desire to have
- Canonical استاندارد
- Expose افشای
- Perceive درک کردن
- Phenomenal فوق العاده
- Phenomenon پدیده
- Intimacy صمیمیت
- Hoop حلقه, تسمه
- Intimidation ارعاب
- Subsequent بعدی, متعاقب
- Incumbent لازم
- Spite به رغم in of
- Detained بازداشت
- Sequestered منزوی
- Sequester جدا کردن
- Requisition درخواست
- Apparently ظاهرا
- Toss پرتاب
- Rigor سخت گیری
- Censorship سانسور
- Mayor شهردار
- Decency نجابت
- Accumulate انباشتن
- Endeavor تلاش
- Bias تعصب
- Strand رشته, لایه
- Heathen بت پرست
- Elevate بالا بردن
- Elevated مرتفع
- Laid lay گذاشته
- Purveyor اذوقه رسان
- Caterer وراج
- Pursue دنبال کردن
- Liquor مشروب
- Transmitter فرستنده
- ریا duplicity
- Hardliner تندرو
- Legitimacy حقانیت
- Intimate صمیمی
- Complicit همدستی
- Pale رنگ پریده
- Irritating ازار دهنده
- Justify توجیه کردن
- Harsh stance موضع سخت
- Harsh خشن
- Stance حالت
- Regulators تنظیم کننده
- Sceptic شکاک
- Attendee posing شرکت کنندگان نما
- Attendee شرکت کنندگان
- Posing خود نما
- Hostility خصومت
- Sceptical دیر باور
- Obey اطاعت کردن
- Punctual وقت شناس
- Comprises شامل
- Era عصر
- Nobility نجابت
- Hereditary ارثی
- Possessed مجذوب
- Fortune ثروت
- Subsequently متعاقبا
- Descendants زادگان
- Encompass در بر گرفتن
- Diverse متنوع
- Prominence برجستگی
- Clenched گره
- Fist مشت
- Optimist خوش بین
- Pessimist بدبین
- Accompanying همراه
- Racquet عیاشی و خوشگذرانی
- Arbitrage داوری کردن
- Instructor معلم
- Prosperity کامیابی
- Intellectual property مالکیت معنوی
- Property خاصیت, دارایی
- Revamp وصله پینه کردن
- هار rabid
- Groin کشاله ران
- Robust تنومند
- Deter ترساندن
- Inversions وارونه
- Inversion سخن واژگون
- Debate مناظره
- Orphanage یتیم خانه the
- Evolves تکامل می یابد
- نفس gasp زدن
- Par تعادل
- Bolster تقویت کردن
- سنبل الطیب valerian
- Lit روشن
- Brothel فاحشه خانه
- Prank شوخی
- خمیازه yawn
- Riot شورش
- Vigilant هوشیار
- خشونت violence
- معارضه resistance
- Threshold آستان
- Raging مواج
- Sarcasm طعنه
- Stimulate تحریک
- غرفه booth
- کمیاب scarce
- Greet تبریک گفتن
- Uncanny resemblance علیرغم شباهت غیر طبیعی
- Eternal ابدی
- Conglomerate companies اختلاط
- Context زمینه
- Procrastination تعویق
- Aptitude استعداد
- Unethical غیر اخلاقی
- Tackling مقابله با
- Aphorism پند و موعظه
- Ethnic قومی
- Exceed تجاوز
- Persisting پافشاری
- Vandalism وحشیگری
- Android اندیشه
- Spontaneously خودبخود
- Compromise سازش
- Hunch قوز کردن
- Dignify شان و مقام دادن به
- Dignified با وقار
- با این وجود nevertheless
- Stellar درخشان
- Precipitous بی مهابا
- Collate تطبیق کردن
- Subjective ذهنی
- Diversity تنوع
- Assessment ارزیابی
- Extracurricular فوق برنامه
- Flirtation لاس زنی
- Flirt لاس زدن
- Controversy جدال
- Ripple out موج دار شدن
- Contender مدعی
- Annotation حاشیه نویسی
- Likewise نیز , بعلاوه
- سنجاب squirrel
- Nagging آزار دهنده
- Oyster صدف
- Temple معبد
- Shuttling رفت
- Shuttle رفت و آمدن کردن, فضا کشتی
- Thrive موفق شدن پیشرفت کردن
- Collapse سقوط
- Villain تبه کار
- منافات incompatible
- Cumulative انباشته
- Gossip شایعات بی اساس
- Nymphomaniac زن حشری
- Inhabitants ساکنان
- Speculate اندیشیدن, معاملات قماری کردن
- Empirical تجربی
- کیهان cosmos
- Fabric پارچه
- نخ thread
- Complex پیچیده
- Condemned محکوم
- Convict محکوم
- Windfall ثروت باد اورده
- Surveillance نظارت
- Giggle با خنده اظهار داشتن
- Unearth از زیرخاک در اوردن
- Pagan بت پرست
- Abduct ربودن
- Lawsuit طرح دعوی در دادگاه
- Scandal رسوایی
- Wound زخم, جراحت
- Grocery بقالی
- Payment پیش قسط down
- Glitches اشکالات
- Excessive بیش از اندازه
- Constraint محدودیت
- Drone وزوز کردن
- Testify شهادت دادن
- Repressive سرکوب کننده
- Acquit تبرئه کردن
- Replicant تکرار
- Contraceptives قرص های ضد بارداری
- Ferris wheel چرخ فلک
- Fluctuation نوسان
- Hypothesis فرضیه
- Inoperative باطل, نامعتبر
- Exemplifies با نمونه نشان دادن
- Transposed پس و پیش
- Transpose بطرف دیگر معادله بردن
- Indistinguishable غیر قابل تشخیص
- Emission نشر صدور بیرون دادن خروج دفع مایعات
- Viable قابل دوام ماندنی
- Carpentry نجاری
- Crumbling زوال یافته فاسد شده
- Crumble فرو ریختن
- Bully گردن کلفت
- Hoarder محتکر
- Spontaneous خود بخود
- Coitus مقاربت جنسی
- Receptor گیرنده
- Closure بسته شدن خاتمه
- Beverage drink sheldon
- Evident مشهود بدیهی
- Sanitation مراعات اصول بهداشت
- Haunt مرتبا به جایی رفتن پیدرپی سرزدن پاتوق
- Outrageous شدیدا خشونتآمیز زشت شنیع تکان دهنده وحشتناک
- Outrageous remarks اظهارات اهانتآمیز
- Remark متوجه شدن مشاهده کردن پی بردن ملاحظه
- Dispensary داروخانه عمومی
- Anticipatory مقدماتی
- Speculative تفکری
- Radish تربچه
- تیر افقی دروازه bar
- Jeopardy خطر مخاطره
- فشار squeeze فشردن دادن
- اطمینان حاصل کردن ensuring
- اکتسابی acquisitive
- Dough خمیر
- Pasty خمیری
- Deception فریب
- Delusion وهم
- Held برگزار شدن being
- Adequately به اندازه کافی
- کردن بهره exploit استثمار گیری کشی سواستفاده بهرهکشی
- انگیز provocative انگیزگر محرک تحریک آمیز پیش شهوت
- Queasy تهوعآور استفراغ آور هراشانگیز
- Dry fig sober stop drinking alcohol excess doctor
- دورهی سه یک سال trimester ماهه تری مستر
- Diarrhea اسهال
- کردن seduce از راه به درکردن گمراه اغوا
- Scenery چشم انداز
- Wiggly جنبان جنبنده در حال تکان خوردن پرپیچ
- Temerity پر رویی گستاخی
- Audacity بیباکی نترسی جرات تهور گستاخی پررویی بیحیایی
- دارچین cinnamon
- Carpenter نجار
- Throttle خرخره
- مبهوت شدن astonished be
- Dire وخیم
- Transplant پیوند
- Merciless بی رحم
- Cruel بی رحم
- سنج cymbal با نواختن
- Fig انجیر
- Impatient بی تاب
- Concurrent همزمان y
- Orphans یتیم
- Destitute بینوا
- Simultaneous همزمان y
- Soldering iron هویه
- پیچ گوشتی screwdriver
- انبردست pliers
- Fragile adjective شکننده ضعیف شکستنی ترد لطیف نازک
- Holistically کلی نگر y
- Extraneous adjective خارجی غیر اصلی فرعی خارج از
- Innate adjective ذاتی فطری درونی غریزی لاینفک طبیعی
- Inherent adjective ذاتی اصلی طبیعی ملازم
- کردن designate verb گماشتن برگزیدن نامزد معین تخصیص
- Confectionery قنادی صنعت شیرینی سازی
- Recruiting استخدام
- هم controversial adjective جدلی مباحثهای ستیزگرانه جدال امیز
- نا inevitable adjective اجتناب ناپذیر بدیهی چار گزیر
- Ventilation noun تهویه بادگیری تجدید هوا طرح موضوعی
- Diagnosis تشخیص
- Discernment noun بصیرت تشخیص بینایی درک تمیز دریافت
- مالیات assessment noun ارزیابی تشخیص براورد تخمین اظهارنظر
- داشتن دارا بودن متصرف شدن possess verb در
- کردن برکت دادن bless verb تقدیس دعا مبارک
- Hook قلاب up
- دادن hitch noun مانع گیر پیچ وخمیدگی گرفتاری
- لحیم جوش دادن solder noun وسیله التیام و
- کردن consolidate verb محکم یکی یک رقم تحکیم
- Accredited معتبر
- کردن acknowledge verb تصدیق قدردانی اعتراف وصولنامهای را
- لفاف بسته بندی wrapper noun پوشه چادر شب
- کردن هم coordinate noun مختصات verb اهنگ متناسب
- Incidence noun وقوع برخورد انتشار شیوع مرض تعلق
- کردن روشن illuminate verb منور درخشان ساختن زرنما
- در نظر اینکه conjunction حالیکه حقیقت به چون
- کشتی در سوار کردن embark verb گذاشتن شروع
- Persistent ماندگار
- Continuous adjective مداوم پیوسته متوالی ماندگار
- به ترتیب respectively
- کردن dump noun اشغال زباله پکری موادی که
- رزمی epic noun حماسه شعر رزمنامه adjective حماسی
- قابل applicable adjective اطلاق مناسب اجراء کاربستپذیر اجرا
- دانستن deprecate verb قبیح بد ناراضی بودن
- تکه chunk noun مقدار قابل توجه کنده بزرگ
- و سوراخ درهم کردن grid noun توری دریچه
- مجسمه ورشکست کردن bust noun سینه نیم تنه
- Crucial adjective قاطع بسیار سخت وخیم
- Miscellaneous adjective متفرقه گوناگون
- Substantial adjective قابل توجه اساسی ذاتی محکم مهم
- عجالتا تا کنون so far
- Sensational adjective شورانگیز مهیج احساساتی موثر حسی
- کردن پست humble verb شکسته نفسی adjective فروتن
- Precision noun دقت صحت صراحت درستی
- وجب اندازه معین بستن span noun محدوده گستردگی
- کردن mock noun تمسخر verb مسخره تقلید در
- نفرین فحش کردن curse noun لعنت دشنام سب
- هم سرایان chorus noun دسته خوانندگان نغمه هم
- Exceedingly بحد زیاد
- Parsing تجزیه
- Inconsistently متناقض
- Semantic معنایی
- Persistent adjective مداوم ماندگار مزمن مقاوم مصر سمج
- جا حاضر ubiquitous adjective همه موجود درهمه
- پاکت envelope noun پوشش نامه لفاف جام حلقهء
- کردن مناظره مباحثه debate noun مذاکره مذاکرات پارلمانی
- Informative adjective حاوی اطلاعات مفید اموزنده پر معنی
- Ridiculous adjective مضحک خنده دار چرند مسخره امیز
- Fallback یدکی
- U maxed credit card همه پولا رو خرج
- U arent dime یه قرونم گیرت نمیاد
- Ahead u یه نفر جلوی شماست(تو صف
- Bleed cool زورگیری کردن to
- Road petering جاده داره نازک میشه
- Silly goose ادم زود باور
- Fig انجیر
- تیله marble noun سنگ مرمر مهره گلوله شیشهای
- Meticulous خیلی دقیق y
- سلسله hierarchy noun مراتب گروه فرشتگان نه گانه
- Context noun زمینه متن مفاد
- مستطیل راست گوش rectangle noun مربع گوشه چهار
- Makes منم موافقم that two
- I beg differ با شما مخالفم,قبول ندارم
- Steadily به طور پیوسته
- Flock گله
- Swarm ازدحام کردن هجوم آوردن
- کردن کامل رشد mature verb سنگین منقضی شدن
- Compulsory adjective اجباری
- به mockup نمونهی هم اندازه ماکت مدل آزمایشی
- Sewage فاضلاب
- Greeted i alighted train هنگامی که از ترن
- Alight پیاده شدن ۱
- Ride سوار شدن راندن ۱
- کردن make verb موفق شدن تنظیم معنی چیزی
- Kiss passionately make to out
- کردن line verb مرتب تنظیم اماده و مجهز
- Line arrange form football one's position formation snap
- T.v lineup tonight برنامهی نمایشات تلویزیونی امشب چیست
- Lineup today او از فهرست بازیکنان امروز حذف
- اوحذف شده است he is
- گچ مشمع ضماد اندود دیوار و انداختن plaster
- Hoax noun شوخی فریب امیز verb دست انداختن
- Indestructible adjective فنا ناپذیر نابود نشدنی از میان
- Perdition noun تباهی فنا مرگ روحانی دمار ضلالت
- Speculative adjective تفکری احتکار امیز مربوط به اندیشه
- Grocer noun بقال عطار خواربار فروش
- Costume لباس
- Elaboration noun پیچیدگی جزئيات
- Curtain noun پرده جدار مانع دیوار حجاب حاجب
- Resurrected restored
- کردن مبارزه struggle noun کشمکش تنازع کشاکش verb
- Splendid پر زرق و برق y
- بسیار بی desperate adjective ناامید از جان گذشته
- زیر underneath adjective زیرین adverb در پایین از
- Brutal truth
- متمم complement noun تعارفات معمولی تزئینی verb کامل
- Condo محل سکونت
- پول کیف کیسه کردن purse noun زنانه دارایی
- فریاد holler noun خوشحالی صدای مخصوص هر حیوان
- به aesthetic adjective وابسته زیبایی مربوط علم ظریف
- شکاف چوبخط کردن notch noun بریدگی خش فرو
- Intrigued شیفته
- Flip-flop noun الاکلنگ چرخ فلک حرکت تند پرنده
- پوست صدف قشر محافظ shell noun خمپاره مرمی
- Thriving رونق
- شدن thrive verb پیشرفت کردن موفق رونق یافتن
- سایه shadowy adjective دار مانند افکن زود گذر
- Reckons باور
- کردن حساب داشتن reckon verb روی چیزی فرض
- Fend دفع کردن to off
- Lawsuits دادخواهی
- دعوی lawsuit noun طرح در دادگاه دادخواهی مرافعه
- شکار predatory government adjective درنده یغماگر تغذیه کننده
- Prying کاوشگر
- Inquisitive کنجکاو
- طفره گریز evasion noun روی بهانه تجاهل حیله
- Sanctions تحریم
- Threatened تهدید
- عروسک puppet noun دست نشانده خیمه شب بازی
- در ubiquity noun حضور همه جا یک وقت
- کار جنایت malefactor noun بدکار تبه جانی adjective
- Delegate نماینده وکالت داد y
- Indictment noun اعلام جرم اتهام تنظیم ادعا نامه
- Glamour زرق و برق
- غبطه envy noun حسادت رشک غل غیرت verb
- دهان بستن کردن gag noun باز کن قصه
- Dominate verb چیره شدن تسلط داشتن حکمفرما بودن
- Consistently به طور مداوم
- Bystander تماشاچی
- Poverty noun فقر خواری کمیابی فروماندگی پستی تندگستی
- Indistinguishable غیر قابل تشخیص y
- به proprietary adjective اختصاصی ملکی وابسته مالک متعلق
- مسیر trajectory noun خط سیر گلوله وراافکن گذرگاه
- Filing noun بایگانی براده سوهان کاری سیخ زنی
- Bizarre adjective غریب و عجیب ناشی از هوس
- Indicator noun شاخص اندیکاتور نماینده اندازه مقیاس y
- اشاره بر کردن imply verb داشتن دلالت ضمنی
- علاقمندی obsession noun وسواس عقده روحی غیر عقلانی
- تحریک stimulus noun محرک انگیزه تحرک انگیختار وسیله
- Allegation noun ادعا بهانه اظهار تایید مدعی y
- کردن پیاده overhaul verb سراسر بازدید و دوباره
- Upheld تایید y
- Dissertation noun پایان نامه رساله تز مقاله y
- Ladder نردبان y
- کف lather noun صابون یا عرق اسب هیجان
- کوفتگی contusion noun ضغطه انساج y
- کردن درست temper noun خوی مزاج خو حالت
- Adorable adjective شایان ستایش قابل پرستش ستوده y
- کردن masticate verb چاوش جویدن نرم بزاقی خاییدن
- Chew جویدن y
- Whipping noun شلاق زنی ضربت اهسته و سبک
- سهم کردن portion noun بخش قسمت نصیب تکه
- ساده بی naive adjective خام و بی تکلف
- Tolerance noun تحمل بردباری تاب اغماض سعه نظر
- Deft adjective استادانه ماهر زرنگ کاردان چالاک چابک
- Bite head y my off
- کردن fascinate verb مجذوب شیدا شیفتن دلربایی افسون
- کردن proportion noun نسبت تناسب مقدار قسمت درجه
- Marvelous adjective عجیب جالب حیرت اور y
- Lung noun ریه جگر سفید y
- Swelling ورم کردن y
- سبقت جستن پیش بر کردن anticipate verb گرفتن
- Supreme عالی y
- Dodgy خطرناک y
- Vanity پوچی غرور y
- کردن avert verb دفع گردانیدن گذراندن بیزار بیگانه
- Beast noun جانور حیوان چهارپا عنتر y
- Wrapped بسته شد y up
- Wrapped پیچیده y
- Humiliating adjective تحقیر امیز پست سازنده خفیف کننده
- Artificial adjective مصنوعی ساختگی ساخته عملی بدلی عاریه
- Profound adjective عمیق ژرف عمقی y
- Ingredients noun عناصر اجزاء y
- ادم و moron noun احمق ابله سبک مغز
- Rage fury anger wrath resentment غضب شدن noun
- Protractor زاویه سنج y
- با این وجود علیرغم y
- Cascading آبشار y
- Carry انجام دادن y out
- Noblest نجیب y
- Creature مخلوق موجود y
- Catastrophe فاجعه y
- Replication تکرار y
- Slacker کسی که از انجام وظیفه شانه تهی
- Gross درآمد کل داشتن جمعا مقدار کسب کردن
- Domestic مستخدم یا خادمه بومی اهلی خانوادگی y
- Avenger انتقام جو کین خواه y
- Intentional عمدی y
- Sparkle درخشش جرقه زدن y
- Squeeze فشار فشردن y
- Blurry تار y
- Nosy فضول y
- Lick لیسیدن y
- Conducted انجام شده y
- Derived مشتق y
- Implicitly به طور ضمنی y
- Intonation زیر و بمی صدا y
- Obscene زشت مستهجن y
- Illustrated مصور y
- Accumulation انباشتگی ذخیره توده y
- Cynical خیره چشم بدگمان نسبت به درستی و
- Run وازده y off
- Moaning ناله y
- Aforementioned مزبور فوقالذکر y
- Diminishing کاهش y
- Diminish کم کردن y
- Maddening دیوانه کننده y
- Stem ساقه y
- Flock گله y
- Trigger رها کردن y
- Descriptive توصیفی y
- Pitfall دام تله y
- Acceptability قابلیت پذیرش y
- Diversified متنوع y
- Arbitrage داوری کردن y
- Disrupt درهم گسیختن y
- Contraband trafficking قاچاق y
- Denial انکار y
- Yawning خمیازه y
- Threatened تهدید y
- Unaccustomed عادت y
- Conserve از صدمه محفوظ داشتن y
- Thesaurus مجموعه اطلاعات اصطلاحنامه y
- Shunt کنار گذاشتن منحرف کردن y
- خر grunt کردن صدای خرخر خوک y
- Repatriation برگشتن یا برگرداندن به میهن y
- Notary دفتر اسناد رسمی y
- Noctambulism راه رفتن در خواب y
- Wrist مچ دست y
- Forehead پیشانی y
- Chin چانه y
- Chaffer مبادله کردن چانه زدن وراجی y
- Stack جمع کردن روی هم انباشتن y
- Advisories مشاوره y
- Advisory مشورتی y
- Today onwards starting y as
- Catching جلب کردن y up
- کردن consolidate تحکیم یکی محکم y
- کردن strengthen تقویت قوی محکم نیرومند y
- Innocent بی گناه y
- تگرگ hail باریدن اعلام ورود کردن y
- Jersey پارچه کشباف y
- Criticize انتقاد کردن y
- Charming فریبنده جذاب y
- کردن charm مسحور افسون y
- Authentic معتبر موثق y
- Admirer ستاینده y
- شدن shrink کوچک منقبض y
- Abstentions رای ممتنع y
- Willful خود سر y
- Immortal جاویدان y
- شاهین falcon y
- Prevalent شایع y
- Kudos جلال y
- Lump توده mass قلنبه کردن y
- Demonstration تظاهرات y
- Mitigate کاهش سبک کردن y
- Faithfully صادقانه y
- Expedite پیش بردن y
- Relief تسکین y
- Abortion سقط جنین y
- سقط miscarriage جنین غیر عمدی بینتیجگی حادثه ناگوار
- Preemptive پیشگیرانه y
- Bucking مخالفت y
- Occupy اشغال کردن y
- Stillness سکون y
- کرخت numb بی حس بیحس یا کردن y
- Misleading مغلطه y
- Crown تاج y
- Empathetic همدلانه همدل عاطفی y
- Pathetic احساساتی y
- Resentment خشم y
- Hunger اشتیاق گرسنگی y
- Justify توجیه کردن حق دادن ذیحق دانستن تصدیق
- Legtimize قانونی کردن توجیه y
- Profusely فراوان y
- گیره jaw فک ارواره وراجی دم تنگن y
- Puncture پنچر y
- Savage وحشی y
- وحشیانه murderous savagely y
- Belly شکم y
- Supper dinner y
- Pale رنگ پریده y
- Revenge انتقام تلافی y
- Violence خشونت شدت زور بی حرمتی سختی ستم
- Scuffle دست بیقه شدن با y
- Unveil اشکار ساختن y
- Negligible ناچیز y
- Leveling correct true accurate درست y
- Pillar ستون y
- Thinker متفکر y
- Shattered شکسته y
- Abundantly فراوان y
- Literally به معنای واقعی کلمه عینا y
- تلو stumble خوردن لغزش y
- Indentation دندانه y
- Utilize استفاده از y
- Embalming مومیایی کردن y
- Grounded مبتنی بر y
- Grounded fairly common punishment kids refers unable leave
- Embezzlement اختلاس y
- Anticipation پیش بینی y
- Despise خوار شمردن y
- Sanctions تصویب ضمانت اجرایی معین کردن y
- Cocoon پیله کرم ابریشم y
- کردن wrap بسته بندی پیچیدن پوشانیدن لفاف قنداق
- Collapse فرو پاشیدن y
- Exotic عجیب و غریب خارجی بیگانه y
- Rumors شایعات y
- Equestrian مربوط به اسب سواری y
- Spontaneous خود بخود y
- مطمئنا y certainly
- Tee هر چیزی بشکل ت y
- Plasticity شکل پذیری y
- Nomad خانه بدوش y
- Crew خدمه y
- Disposal دسترس y
- Sober هوشیار y
- کردن bolster تقویت تکیه دادن پشتی با بالش
- Imperative امری y
- Evaporation تبخیر y
- Coincide y
- Compatriot هموطن y
- Grocery stores فروشگاه های مواد غذایی y
- Disclaimer رفع کننده ادعا یا مسئولیت y
- راه stripe پارچه خط y
- Herbal syrup شربت گیاهی y
- مجموعه set y
- Sense of به معنای y
- جاذبه attraction y
- هندوانه watermelon y
- رشوه bribery bribe y
- Promptness سرعت y
- Prompt بی درنگ سریع speedy quick y
- کرگدن rhino y
Next page »
Next deck:
English learning
Previous deck:
Armenian/English
Up:
Index