Question

respond پاسخ دادن ، عکس العمل نشان دادن ، واکنش مثبت نشان دادن Greg responded quickly to the question.  My dog responds to every command I give him.  Mrs. Cole responded to the medicine so well that she was better in two days.

Accepted Answer

/rɪˈspɒnd $ rɪˈspɑːnd/ v. answer, reply; react    «گرگ» به سرعت به سوال پاسخ داد.   سگ من به هر فرمانی که به او می دهم ، واکنش نشان می دهد.   خانم «کول» آنقدر خوب در برابر داروها واکنش نشان داد که طی دو روز حالش بهتر شد.

Front	respond
Pronunciation	/rɪˈspɒnd $ rɪˈspɑːnd/
Meaning	پاسخ دادن ، عکس العمل نشان دادن ، واکنش مثبت نشان دادن
Synonym	v. answer, reply; react
Example1	Greg responded quickly to the question.
Example1-1	«گرگ» به سرعت به سوال پاسخ داد.
Example2	My dog responds to every command I give him.
Example2-2	سگ من به هر فرمانی که به او می دهم ، واکنش نشان می دهد.
Example3	Mrs. Cole responded to the medicine so well that she was better in two days.
Example3-3	خانم «کول» آنقدر خوب در برابر داروها واکنش نشان داد که طی دو روز حالش بهتر شد.

نشان به دادن واکنش پاسخ Responded که می