Apedia

کردن یا پرداخت پس پول دوباره از رهن

Front
redeem
Pronunciation /rɪˈdiːm/
Meaning پس خریدن ، (بویژه با زحمت یا پرداخت پول) پس گرفتن ؛ دوباره بدست آوردن ، (رهن یا دهی را) بازپرداخت کردن ، (از رهن یا گرو) درآوردن ، (سهام یا اوراق قرضه و غیره) را نقد کردن ، (با پرداخت پول) گروگان یا اسیر را آزاد کردن ، (از گناه) رهانیدن ، (به وعده) وفا کردن ، (با پوزش یا جبران) دوباره خودرا مقرب کردن ؛ در دل جا کردن ، توجیه کردن
Synonym v. pay off, settle a debt through payment; regain through payment; convert an item into its cash value; deliver from sin or evil; fulfill, carry out; make amends 
Example1 The property on which money has been lent is redeemed when the loan is paid back. 
Example1-1   ملکی که روی آن پول قرض داده شده است زمانی فک رهن می شود که وام باز پرداخت شود.
Example2 My family was relieved to hear that the mortgage had been redeemed. 
Example2-2   خانواده ام وقتی شنید وثیقه از گرو آزاد شده است، آسوده خاطر شد.
Example3 Mr. Franklin promptly redeemed his promise to help us in time of need. 
Example3-3   آقای «فرانکلین» خیلی سریع به قولش برای کمک به ما در موقع نیاز وفا کرد.

Tags: l36

Learn with these flashcards. Click next, previous, or up to navigate to more flashcards for this subject.

Next card: از resume دوباره ادامه خلاصه را که rɪˈzjuːm

Previous card: Sympathetic موافق با همدردی در برای بود ˌsɪmpəˈθetɪk/ 

Up to card list: لغات ۵۰۴ به همراه معنی فارسی