Front | cancel |
---|---|
Pronunciation | /ˈkænsəl/ |
Meaning | به هم زدن ، لغو کردن ، کنسل کردن ، باطل کردن ، (تمبر و غیره) با مهر باطل کردن ، ملغی کردن ، (معمولا با out ) موازنه کردن |
Synonym | v. call off, repeal, revoke, erase |
Example1 | The stamp was only partially canceled. |
Example1-1 | تنها بخشی از تمبر باطل شده بود. |
Example2 | Because the first shipment contained defective parts, Mr. Zweben canceled the rest of the order. |
Example2-2 | چونکه محموله ی اول شامل قطعات معیوب بود، آقای « زوبن » بقیه ی سفارش را لغو کرد. |
Example3 | Having found just the right man for the job, Captain Mellides canceled all further interviews. |
Example3-3 | وقتیکه کاپیتان «ملیدس» فرد مناسبی را برای شغل مورد نظر پیدا کرد، تمام مصاحبه های دیگر را لغو کرد. |
Tags: l39
Learn with these flashcards. Click next, previous, or up to navigate to more flashcards for this subject.
Next card: Debtor یا بدهکار owes i از شما که
Previous card: نظر و بودن منطبق با داشتن هم همزمان
Up to card list: لغات ۵۰۴ به همراه معنی فارسی