Question

fallacious غلط ، مغلطه آمیز ، سفسطه آمیز ، گمراه کننده ، نومید کننده Evidence that rests solely upon isolated facts is usually fallacious. The medical study was carelessly prepared, full of inaccurate data, and was, therefore, fallacious. In a desperate effort to gather votes, the candidate employed fallacious, invalid, unreasonable arguments.

Accepted Answer

/fəˈleɪʃəs/ adj. false; mistaken; unsound; deceptive; disappointing   معمولا شواهدی که تنها بر مبنای اطلاعات پراکنده است گمراه کننده و غلط است.  بررسی پزشکی مملو از اطلاعات نادرست و با بی دقتی تهیه شده بود و به این خاطر گمراه کننده بود.  نامزد در تلاشی نافرجام برای جمع آوری رای، از استدلالات غلط، غیر معتبر و غیر معقول استفاده کرد.

Front	fallacious
Pronunciation	/fəˈleɪʃəs/
Meaning	غلط ، مغلطه آمیز ، سفسطه آمیز ، گمراه کننده ، نومید کننده
Synonym	adj. false; mistaken; unsound; deceptive; disappointing
Example1	Evidence that rests solely upon isolated facts is usually fallacious.
Example1-1	معمولا شواهدی که تنها بر مبنای اطلاعات پراکنده است گمراه کننده و غلط است.
Example2	The medical study was carelessly prepared, full of inaccurate data, and was, therefore, fallacious.
Example2-2	بررسی پزشکی مملو از اطلاعات نادرست و با بی دقتی تهیه شده بود و به این خاطر گمراه کننده بود.
Example3	In a desperate effort to gather votes, the candidate employed fallacious, invalid, unreasonable arguments.
Example3-3	نامزد در تلاشی نافرجام برای جمع آوری رای، از استدلالات غلط، غیر معتبر و غیر معقول استفاده کرد.

کننده و گمراه غلط آمیز Fallacious اطلاعات از