Question

authority اختیار ، صلاحیت ، اقتدار ، کارشناس ، اداره مسئول ، موثق بودن No one should have the authority to dictate our career choice.  Today a monarch does not have the authority he once enjoyed.  The supreme court is entrusted with the authority to interpret our constitution.

Accepted Answer

/ɔːˈθɒrəti, ɔːˈθɒrɪti, ə- $ ɒːˈθɑː-, əˈθɔː-/ n. power, control, jurisdiction    هیچ کس حق ندارد که انتخاب شغل را به ما تحمیل کند.   امروزه یک پادشاه، اقتداری را که زمانی از آن برخوردار بود، ندارد   مسئولیت تفسیر قانون اساسی ما، به عهده ی دادگاه دیوان عالی است.

Front	authority
Pronunciation	/ɔːˈθɒrəti, ɔːˈθɒrɪti, ə- $ ɒːˈθɑː-, əˈθɔː-/
Meaning	اختیار ، صلاحیت ، اقتدار ، کارشناس ، اداره مسئول ، موثق بودن
Synonym	n. power, control, jurisdiction
Example1	No one should have the authority to dictate our career choice.
Example1-1	هیچ کس حق ندارد که انتخاب شغل را به ما تحمیل کند.
Example2	Today a monarch does not have the authority he once enjoyed.
Example2-2	امروزه یک پادشاه، اقتداری را که زمانی از آن برخوردار بود، ندارد
Example3	The supreme court is entrusted with the authority to interpret our constitution.
Example3-3	مسئولیت تفسیر قانون اساسی ما، به عهده ی دادگاه دیوان عالی است.

Authority ندارد که را به ɔːˈθɒrəti ɔːˈθɒrɪti ə