Question

awesome پر ابهت ، هراس انگیز ، معرکه ، عالی ، (عامیانه - حرف ندا) عجب! ؛ شگفت انگیز! The towering mountains, covered with snow, are an awesome sight.  Connie had such an awesome amount of work to complete before graduation she doubted she would have everything ready in time.  The atom bomb is an awesome achievement for mankind.

Accepted Answer

/ˈɔːsəm $ ˈɒː-/  adj. impressive; frightening; inspiring awe; great, terrific (Slang)    کوهستان های سر به فلک کشیده ی پوشیده از برف، منظره ی حیرت انگیزی می باشند.   کارهای ناتمام «کانی» پیش از جشن فارغ التحصیلی به قدری زیاد بود که شک داشت بتواند همه چیز را به موقع تمام کند.   بمب اتم برای بشریت دستاورد وحشتناکی است.

Front	awesome
Pronunciation	/ˈɔːsəm $ ˈɒː-/
Meaning	پر ابهت ، هراس انگیز ، معرکه ، عالی ، (عامیانه - حرف ندا) عجب! ؛ شگفت انگیز!
Synonym	adj. impressive; frightening; inspiring awe; great, terrific (Slang)
Example1	The towering mountains, covered with snow, are an awesome sight.
Example1-1	کوهستان های سر به فلک کشیده ی پوشیده از برف، منظره ی حیرت انگیزی می باشند.
Example2	Connie had such an awesome amount of work to complete before graduation she doubted she would have everything ready in time.
Example2-2	کارهای ناتمام «کانی» پیش از جشن فارغ التحصیلی به قدری زیاد بود که شک داشت بتواند همه چیز را به موقع تمام کند.
Example3	The atom bomb is an awesome achievement for mankind.
Example3-3	بمب اتم برای بشریت دستاورد وحشتناکی است.

Awesome به ی از ˈɔːsəm ˈɒː / پر ابهت