Question

benign مهربان ، خوش طینت ، بی آزار ، (پزشکی) خوش خیم Although there can be fierce rainstorms and windstorms and droughts in California, the weather there is usually benign. Some tumors are virulent and therefore must be treated at once, but many tumors are of a benign nature. The benign personality of the professor made him a favorite on campus.

Accepted Answer

/bɪˈnaɪn/ adj. non-malignant; favorable; kind, gentle; compassionate   گرچه ممکن است در کالیفرنیا طوفان، گرد و غبار و خشکسالی وجود داشته باشد، اما هوای آنجا معمولا مطبوع است.  برخی از تومورها کشنده هستند و باید بلافاصله درمان شوند، اما بسیاری از غده ها ماهیتی خوش خیم دارند. شخصیت مطلوب استاد او را در محوطه ی دانشگاه پر طرفدار ساخت.

Front	benign
Pronunciation	/bɪˈnaɪn/
Meaning	مهربان ، خوش طینت ، بی آزار ، (پزشکی) خوش خیم
Synonym	adj. non-malignant; favorable; kind, gentle; compassionate
Example1	Although there can be fierce rainstorms and windstorms and droughts in California, the weather there is usually benign.
Example1-1	گرچه ممکن است در کالیفرنیا طوفان، گرد و غبار و خشکسالی وجود داشته باشد، اما هوای آنجا معمولا مطبوع است.
Example2	Some tumors are virulent and therefore must be treated at once, but many tumors are of a benign nature.
Example2-2	برخی از تومورها کشنده هستند و باید بلافاصله درمان شوند، اما بسیاری از غده ها ماهیتی خوش خیم دارند.
Example3	The benign personality of the professor made him a favorite on campus.
Example3-3	شخصیت مطلوب استاد او را در محوطه ی دانشگاه پر طرفدار ساخت.

Benign خوش و خیم در اما Tumors از