Question

brawl کتک کاری پر سر و صدا ، بزن بزن ، (با سر و صدا) کتک کاری کردن The journalist covered all the details of the brawl in the park.  Larry dreaded a brawl with his father over finding a job.  What started out as a polite discussion soon became a violent brawl.

Accepted Answer

/brɔːl $ brɒːl/ v. quarrel; participate in a noisy fight n. noisy fight or quarrel, punch-up, wrangle, scrap   روزنامه نگار تمام جزئیات دعوا و مرافعه ی داخل پارک را پوشش خبری داد.   «لاری» از بحث با پدرش بر سر یافتن کار وحشت داشت.   آنچه که به عنوان بحثی مودبانه آغاز شد، خیلی زود به نزاعی شدید تبدیل شد.

Front	brawl
Pronunciation	/brɔːl $ brɒːl/
Meaning	کتک کاری پر سر و صدا ، بزن بزن ، (با سر و صدا) کتک کاری کردن
Synonym	v. quarrel; participate in a noisy fight n. noisy fight or quarrel, punch-up, wrangle, scrap
Example1	The journalist covered all the details of the brawl in the park.
Example1-1	روزنامه نگار تمام جزئیات دعوا و مرافعه ی داخل پارک را پوشش خبری داد.
Example2	Larry dreaded a brawl with his father over finding a job.
Example2-2	«لاری» از بحث با پدرش بر سر یافتن کار وحشت داشت.
Example3	What started out as a polite discussion soon became a violent brawl.
Example3-3	آنچه که به عنوان بحثی مودبانه آغاز شد، خیلی زود به نزاعی شدید تبدیل شد.

Brawl سر و کتک کاری بزن به Brɔːl