Question

brutal وحشی ، وحشیانه ، ددمنشانه ، سخت و شدید ، رک و راست ( و ناخوشایند) Dozens of employees quit the job because the boss was brutal to them.  The brutal track coach persisted in making the team work out all morning under the hot sun.  Swearing to catch the murderer, the detectives revealed that it had been an unusually brutal, violent crime.

Accepted Answer

/ˈbruːtl/ adj. cruel, harsh, savage   ده ها کارمند دست از کار کشیدند، بخاطر اینکه رئیس آن ها بیرحم بود.   مربی بی رحم تیم دو میدانی اصرار داشت که افراد تیم تمام مدت صبح را زیر آفتاب سوزان تمرین کنند.   کارآگاهان که قسم خوردند قاتل را دستگیر کنند، فاش کردند که جنایت بسیار خشونت آمیز و بی رحمانه بوده است.

Front	brutal
Pronunciation	/ˈbruːtl/
Meaning	وحشی ، وحشیانه ، ددمنشانه ، سخت و شدید ، رک و راست ( و ناخوشایند)
Synonym	adj. cruel, harsh, savage
Example1	Dozens of employees quit the job because the boss was brutal to them.
Example1-1	ده ها کارمند دست از کار کشیدند، بخاطر اینکه رئیس آن ها بیرحم بود.
Example2	The brutal track coach persisted in making the team work out all morning under the hot sun.
Example2-2	مربی بی رحم تیم دو میدانی اصرار داشت که افراد تیم تمام مدت صبح را زیر آفتاب سوزان تمرین کنند.
Example3	Swearing to catch the murderer, the detectives revealed that it had been an unusually brutal, violent crime.
Example3-3	کارآگاهان که قسم خوردند قاتل را دستگیر کنند، فاش کردند که جنایت بسیار خشونت آمیز و بی رحمانه بوده است.

و Brutal که ها بی تیم را ˈbruːtl