Question

data داده ها ، اطّلاعات The data about the bank rubbery were given to the F.B.I. After studying the data, we were able to finish our report. Unless you are given all the data, you can't do the math problem.

Accepted Answer

/ˈdeɪtə, ˈdɑːtə/ n. information, facts   حقایق مربوط به سرقت از بانک به اف. بی.آی داده شد.   پس از بررسی اطلاعات، توانستیم گزارشمان را تمام کنیم.   اگر همه ی اطلاعات به شما داده نشود، نمی توانید مسئله ی ریاضی را حل کنید.

Front	data
Pronunciation	/ˈdeɪtə, ˈdɑːtə/
Meaning	داده ها ، اطّلاعات
Synonym	n. information, facts
Example1	The data about the bank rubbery were given to the F.B.I.
Example1-1	حقایق مربوط به سرقت از بانک به اف. بی.آی داده شد.
Example2	After studying the data, we were able to finish our report.
Example2-2	پس از بررسی اطلاعات، توانستیم گزارشمان را تمام کنیم.
Example3	Unless you are given all the data, you can't do the math problem.
Example3-3	اگر همه ی اطلاعات به شما داده نشود، نمی توانید مسئله ی ریاضی را حل کنید.

داده به Data از را ی ˈdeɪtə ˈdɑːtə