Question

decrease کاستن ، کم شدن ، کاهش ، تقلیل As he kept spending money, the amount he had saved decreased.  In order to improve business, the store owner decreased his prices.  The landlord promised to decrease our rent.

Accepted Answer

/dɪˈkriːs/ v. reduce, lessen; decline n. decline; reduction, lessening    چون به ولخرجی ادامه داد، مقداری که پس انداز کرده بود کاهش یافت.   صاحب مغازه به منظور بهبود بخشیدن به کسب و کار، قیمت هایش را کاهش داد.   صاحب خانه قول داد که کرایه ی ما را کاهش دهد.

Front	decrease
Pronunciation	/dɪˈkriːs/
Meaning	کاستن ، کم شدن ، کاهش ، تقلیل
Synonym	v. reduce, lessen; decline n. decline; reduction, lessening
Example1	As he kept spending money, the amount he had saved decreased.
Example1-1	چون به ولخرجی ادامه داد، مقداری که پس انداز کرده بود کاهش یافت.
Example2	In order to improve business, the store owner decreased his prices.
Example2-2	صاحب مغازه به منظور بهبود بخشیدن به کسب و کار، قیمت هایش را کاهش داد.
Example3	The landlord promised to decrease our rent.
Example3-3	صاحب خانه قول داد که کرایه ی ما را کاهش دهد.

کاهش به Decrease که صاحب را Dɪˈkriːs کاستن