Question

defraud گوشبری کردن ، کلاهبرداری کردن My aunt saved thousands of dollars by defrauding the government. If we could eliminate losses from people who defraud the government, tax rates could be lowered. By defrauding his friend, Dexter ruined a family tradition of honesty.

Accepted Answer

/dɪˈfrɔːd $ -ˈfrɒːd/ v. deprive of property through fraud, swindle, cheat    عمه ی من با کلاه برداری از دولت هزاران دلار پس انداز کرد.   اگر بتوانیم خسارات ناشی از کلاه برداری افراد از دولت را حذف کنیم، نرخ مالیات را می توان پایین آورد.   «دکستر» با فریب دادن دوستش، سنت خانوادگی درستکاری را از بین برد.

Front	defraud
Pronunciation	/dɪˈfrɔːd $ -ˈfrɒːd/
Meaning	گوشبری کردن ، کلاهبرداری کردن
Synonym	v. deprive of property through fraud, swindle, cheat
Example1	My aunt saved thousands of dollars by defrauding the government.
Example1-1	عمه ی من با کلاه برداری از دولت هزاران دلار پس انداز کرد.
Example2	If we could eliminate losses from people who defraud the government, tax rates could be lowered.
Example2-2	اگر بتوانیم خسارات ناشی از کلاه برداری افراد از دولت را حذف کنیم، نرخ مالیات را می توان پایین آورد.
Example3	By defrauding his friend, Dexter ruined a family tradition of honesty.
Example3-3	«دکستر» با فریب دادن دوستش، سنت خانوادگی درستکاری را از بین برد.

از را Defraud کردن Defrauding با کلاه برداری