Question

dejected محزون ، اندوهگین ، نومید ، مایوس His biography related that Edison was not dejected by failure.  The defeated candidate felt dejected and scowled when asked for an interview.  There is no reason to be dejected because we did not get any volunteers.

Accepted Answer

/dɪˈdʒektəd, dɪˈdʒektɪd/ adj. depressed, sad    زندگی نامه ی«ادیسون» نقل می کند که او از شکست غمگین نمی شد.   هنگامی که از نامزد شکست خورده تقاضای مصاحبه شد، غمگین و اخمو بود.   دلیلی وجود ندارد که چون هیچ داوطلبی نداشتیم مایوس شویم.

Front	dejected
Pronunciation	/dɪˈdʒektəd, dɪˈdʒektɪd/
Meaning	محزون ، اندوهگین ، نومید ، مایوس
Synonym	adj. depressed, sad
Example1	His biography related that Edison was not dejected by failure.
Example1-1	زندگی نامه ی«ادیسون» نقل می کند که او از شکست غمگین نمی شد.
Example2	The defeated candidate felt dejected and scowled when asked for an interview.
Example2-2	هنگامی که از نامزد شکست خورده تقاضای مصاحبه شد، غمگین و اخمو بود.
Example3	There is no reason to be dejected because we did not get any volunteers.
Example3-3	دلیلی وجود ندارد که چون هیچ داوطلبی نداشتیم مایوس شویم.

Dejected که مایوس از شکست غمگین Dɪˈdʒektəd Dɪˈdʒektɪd