Question

jealous حسود ، از روی حسادت ، رشکمندانه ، پاسدارانه ، مراقب A detective was hired by the jealous widow to find the boyfriend who had abandoned her. Although my neighbor just bought a new car I am not jealous of him. Being jealous, Mona would not let her boyfriend dance with any of the cheerleaders.

Accepted Answer

/ˈdʒeləs/ adj. envious, covetous, resentful of another's possessions or success; caused by envy or resentment; having envious or resentful feelings; zealous, vigilant; intolerant   بیوه زن حسود، کارآگاهی را استخدام کرد تا دوست پسرش را که او را ترک کرده بود ، پیدا کند.   با اینکه همسایه ام به تازگی اتومبیل جدیدی خریده است، به او حسادت نمی کنم.   چون «مونا» حسود بود، اجازه نمی داد دوست پسرش با هیچ یک از معرکه گیرها برقصد.

Front	jealous
Pronunciation	/ˈdʒeləs/
Meaning	حسود ، از روی حسادت ، رشکمندانه ، پاسدارانه ، مراقب
Synonym	adj. envious, covetous, resentful of another's possessions or success; caused by envy or resentment; having envious or resentful feelings; zealous, vigilant; intolerant
Example1	A detective was hired by the jealous widow to find the boyfriend who had abandoned her.
Example1-1	بیوه زن حسود، کارآگاهی را استخدام کرد تا دوست پسرش را که او را ترک کرده بود ، پیدا کند.
Example2	Although my neighbor just bought a new car I am not jealous of him.
Example2-2	با اینکه همسایه ام به تازگی اتومبیل جدیدی خریده است، به او حسادت نمی کنم.
Example3	Being jealous, Mona would not let her boyfriend dance with any of the cheerleaders.
Example3-3	چون «مونا» حسود بود، اجازه نمی داد دوست پسرش با هیچ یک از معرکه گیرها برقصد.

Jealous را حسود از حسادت Resentful Boyfriend دوست