Question

mediocre (تداعی کمی منفی) نه خوب نه بد ، معمولی ، بی تعریف After reading my composition, Mrs. Evans remarked that it was mediocre and that I could do better.  Howard was a mediocre scientist who never made any unique discoveries.  The movie wasn't a great one; it was only mediocre.

Accepted Answer

/ˌmiːdiˈəʊkə $ -ˈoʊkər/  adj. of medium quality, regular, ordinary, neither good nor bad; low-grade, poor   خانم« ایوانز» بعداز خواندن انشا، به من گفت انشایم متوسط است و من می توانم انشا، بهتری بنویسم.   «هوارد» دانشمندی معمولی بود که هرگز هیچ کشف منحصر به فردی نکرد.   فیلم بسیار برجسته ای نبود، تنها یک فیلم معمولی بود.

Front	mediocre
Pronunciation	/ˌmiːdiˈəʊkə $ -ˈoʊkər/
Meaning	(تداعی کمی منفی) نه خوب نه بد ، معمولی ، بی تعریف
Synonym	adj. of medium quality, regular, ordinary, neither good nor bad; low-grade, poor
Example1	After reading my composition, Mrs. Evans remarked that it was mediocre and that I could do better.
Example1-1	خانم« ایوانز» بعداز خواندن انشا، به من گفت انشایم متوسط است و من می توانم انشا، بهتری بنویسم.
Example2	Howard was a mediocre scientist who never made any unique discoveries.
Example2-2	«هوارد» دانشمندی معمولی بود که هرگز هیچ کشف منحصر به فردی نکرد.
Example3	The movie wasn't a great one; it was only mediocre.
Example3-3	فیلم بسیار برجسته ای نبود، تنها یک فیلم معمولی بود.

Mediocre معمولی نه انشا به من فیلم ˌmiːdiˈəʊkə