Question

multitude کثرت ، زیادی ، زیاد ، جماعت ، متعدد ، (با the) توده ها ؛ توده مردم A multitude of letters kept pouring in to the movie idol.  The fleeing culprit was pursued by a fierce multitude.  Flood victims were aided by a multitude of volunteers.

Accepted Answer

/ˈmʌltətjuːd, ˈmʌltɪtjuːd $ -tuːd/ n. many, large quantity; mass, crowd    نامه های بیشماری برای ستاره سینما ارسال میشد.  مجرم فراری ، توسط جماعت خشمگینی تحت تعقیب بود.   جمع کثیری از داوطلبان به قربانیان سیل کمک کردند.

Front	multitude
Pronunciation	/ˈmʌltətjuːd, ˈmʌltɪtjuːd $ -tuːd/
Meaning	کثرت ، زیادی ، زیاد ، جماعت ، متعدد ، (با the) توده ها ؛ توده مردم
Synonym	n. many, large quantity; mass, crowd
Example1	A multitude of letters kept pouring in to the movie idol.
Example1-1	نامه های بیشماری برای ستاره سینما ارسال میشد.
Example2	The fleeing culprit was pursued by a fierce multitude.
Example2-2	مجرم فراری ، توسط جماعت خشمگینی تحت تعقیب بود.
Example3	Flood victims were aided by a multitude of volunteers.
Example3-3	جمع کثیری از داوطلبان به قربانیان سیل کمک کردند.

Multitude جماعت توده ˈmʌltətjuːd ˈmʌltɪtjuːd Tuːd کثرت زیادی