Question

perjury (در دادگاه) شهادت دروغ ؛ گواهی دروغ ، سوگند شکنی ، عهد شکنی Carole's attorney cautioned her about committing perjury. Facing perjury charges, Monte confessed tearfully. If there was one crime that the judge detested, it was perjury.

Accepted Answer

/ˈpɜːdʒəri $ ˈpɜːr-/  n. act of lying under oath; act of giving false testimony in a court of law  وکیل «کارول» به او هشدار داد که مرتکب شهادت دروغ نشود.  «منت» که با اتهام شهادت دروغ مواجه بود گریان اعتراف کرد.  اگر یک جرم وجود داشت که قاضی از آن متنفر بود، آن جرم شهادت دروغ بود.

Front	perjury
Pronunciation	/ˈpɜːdʒəri $ ˈpɜːr-/
Meaning	(در دادگاه) شهادت دروغ ؛ گواهی دروغ ، سوگند شکنی ، عهد شکنی
Synonym	n. act of lying under oath; act of giving false testimony in a court of law
Example1	Carole's attorney cautioned her about committing perjury.
Example1-1	وکیل «کارول» به او هشدار داد که مرتکب شهادت دروغ نشود.
Example2	Facing perjury charges, Monte confessed tearfully.
Example2-2	«منت» که با اتهام شهادت دروغ مواجه بود گریان اعتراف کرد.
Example3	If there was one crime that the judge detested, it was perjury.
Example3-3	اگر یک جرم وجود داشت که قاضی از آن متنفر بود، آن جرم شهادت دروغ بود.

دروغ شهادت که Perjury شکنی Act جرم آن