Question

persist (در برابر مصائب و مشکلات) ایستادگی کردن ؛ پشتکار داشتن ، اصرار کردن ، دوام آوردن ، ادامه دادن The humid weather persisted all summer.  Would Lorraine's weird behavior persist, we all wondered?  Lloyd persisted in exaggerating everything he said.

Accepted Answer

/pəˈsɪst $ pər-/ v. insist, stand firm; persevere; continue    آب و هوای مرطوب درتمام طول تابستان ادامه داشت.   همه از خود پرسیدیم، آیا رفتار عجیب و غریب «لورین» همچنان ادامه پیدا می کند.   «لوید» همچنان در هرچه که می گفت غلو می کرد.

Front	persist
Pronunciation	/pəˈsɪst $ pər-/
Meaning	(در برابر مصائب و مشکلات) ایستادگی کردن ؛ پشتکار داشتن ، اصرار کردن ، دوام آوردن ، ادامه دادن
Synonym	v. insist, stand firm; persevere; continue
Example1	The humid weather persisted all summer.
Example1-1	آب و هوای مرطوب درتمام طول تابستان ادامه داشت.
Example2	Would Lorraine's weird behavior persist, we all wondered?
Example2-2	همه از خود پرسیدیم، آیا رفتار عجیب و غریب «لورین» همچنان ادامه پیدا می کند.
Example3	Lloyd persisted in exaggerating everything he said.
Example3-3	«لوید» همچنان در هرچه که می گفت غلو می کرد.

و ادامه می کردن Persisted همچنان Persist Pəˈsɪst