Question

procrastinate امروز فردا کردن ، تعلل کردن ، پشت گوش انداختن ، مسانحه کردن ، طفره رفتن We were warned not to procrastinate about doing the term paper. Jerry is quite forceful but his kid brother loves to procrastinate. One cannot procrastinate when paying income taxes.

Accepted Answer

/prəˈkræstəneɪt, prəˈkræstɪneɪt/ v. postpone, put off until a later time; delay, hold back, defer  در مورد پروژه ی ترم به ما هشدار داده شد که طفره نرویم.  «جری» آدم با اراده ای است اما برادر کوچکش دوست دارد طفره برود.  فرد در هنگام پرداخت مالیات بردرآمد نمی تواند طفره برود.

Front	procrastinate
Pronunciation	/prəˈkræstəneɪt, prəˈkræstɪneɪt/
Meaning	امروز فردا کردن ، تعلل کردن ، پشت گوش انداختن ، مسانحه کردن ، طفره رفتن
Synonym	v. postpone, put off until a later time; delay, hold back, defer
Example1	We were warned not to procrastinate about doing the term paper.
Example1-1	در مورد پروژه ی ترم به ما هشدار داده شد که طفره نرویم.
Example2	Jerry is quite forceful but his kid brother loves to procrastinate.
Example2-2	«جری» آدم با اراده ای است اما برادر کوچکش دوست دارد طفره برود.
Example3	One cannot procrastinate when paying income taxes.
Example3-3	فرد در هنگام پرداخت مالیات بردرآمد نمی تواند طفره برود.

طفره Procrastinate کردن در Prəˈkræstəneɪt Prəˈkræstɪneɪt امروز فردا