Question

qualify وصف کردن ، واجد شرایط بودن ، صلاحیت داشتن ، شایسته کردن یا بودن ،مشروط کردن ، کم وبیش کردن I am trying to qualify for the job that is now vacant. Since Pauline can't carry a tune, she is sure that she will never qualify for the girl's chorus. You have to be taller than 5'5'' to qualify as a policeman in our town.

Accepted Answer

/ˈkwɒləfaɪ, ˈkwɒlɪfaɪ $ ˈkwɑː-/  v. train, certify,restrict,moderate, modify   سعی می کنم برای شغلی که در حال حاضر بلاتصدی است، واجد شرایط بشوم.   از آنجا که «پائولین» لحن رسایی ندارد، مطمئن است که هرگز برای گروه کر دختران شایستگی پیدا نخواهد کرد.   قد شما باید بیش از 5.5 فوت باشد تا در شهر ما به عنوان افسر پلیس صلاحیت پیدا کنید.

Front	qualify
Pronunciation	/ˈkwɒləfaɪ, ˈkwɒlɪfaɪ $ ˈkwɑː-/
Meaning	وصف کردن ، واجد شرایط بودن ، صلاحیت داشتن ، شایسته کردن یا بودن ،مشروط کردن ، کم وبیش کردن
Synonym	v. train, certify,restrict,moderate, modify
Example1	I am trying to qualify for the job that is now vacant.
Example1-1	سعی می کنم برای شغلی که در حال حاضر بلاتصدی است، واجد شرایط بشوم.
Example2	Since Pauline can't carry a tune, she is sure that she will never qualify for the girl's chorus.
Example2-2	از آنجا که «پائولین» لحن رسایی ندارد، مطمئن است که هرگز برای گروه کر دختران شایستگی پیدا نخواهد کرد.
Example3	You have to be taller than 5'5'' to qualify as a policeman in our town.
Example3-3	قد شما باید بیش از 5.5 فوت باشد تا در شهر ما به عنوان افسر پلیس صلاحیت پیدا کنید.

Qualify کردن که واجد شرایط بودن صلاحیت برای