Question

security امنیت ، خاطر جمعی ، ضامن ، وثیقه ، حفاظت ، امنیتی ، اداره حفاظت ، (معمولا جمع) اوراق بهادار  Our janitor likes the security of having all doors locked at night.  When the President travels, strict security measures are taken.  Pablo wanted to preserve the security of his life style.

Accepted Answer

/sɪˈkjʊərəti, sɪˈkjʊərɪti $ -ˈkjʊr-/  adj. pertaining to safety n. safety; protection, defense; act of making safe; pledge, guarantee; stock, bond; freedom from danger; serenity, tranquility   سرایدار ما، امنیت ناشی از قفل بودن همه ی درها را در شب دوست دارد.   هنگامی که رئیس جمهور سفر می کند، اقدامات شدید امنیتی اتخاذ می شود.   « پابلو» می خواست امنیت سبک زندگی اش را حفظ کند.

Front	security
Pronunciation	/sɪˈkjʊərəti, sɪˈkjʊərɪti $ -ˈkjʊr-/
Meaning	امنیت ، خاطر جمعی ، ضامن ، وثیقه ، حفاظت ، امنیتی ، اداره حفاظت ، (معمولا جمع) اوراق بهادار
Synonym	adj. pertaining to safety n. safety; protection, defense; act of making safe; pledge, guarantee; stock, bond; freedom from danger; serenity, tranquility
Example1	Our janitor likes the security of having all doors locked at night.
Example1-1	سرایدار ما، امنیت ناشی از قفل بودن همه ی درها را در شب دوست دارد.
Example2	When the President travels, strict security measures are taken.
Example2-2	هنگامی که رئیس جمهور سفر می کند، اقدامات شدید امنیتی اتخاذ می شود.
Example3	Pablo wanted to preserve the security of his life style.
Example3-3	« پابلو» می خواست امنیت سبک زندگی اش را حفظ کند.

Security امنیت می حفاظت امنیتی را Sɪˈkjʊərəti Sɪˈkjʊərɪti