Question

talent استعداد ، قریحه ، (روم و یونان و خاورمیانه باستان-واحد پول و وزن) تالنت،قنطار Medori's talent was noted when she was in first grade. Feeling that he had the essential talent, Carlos tried out for the school play. Hard work can often make up for a lack of talent.

Accepted Answer

/ˈtælənt/ n. innate ability or skill; capacity for achievement; talented person; any of a number of ancient coins (used in Greece, Rome and the Middle East)   استعداد «مدوری» وقتی کلاس اول بود، مورد توجه قرار گرفت.   «کارلوس» که احساس می کرد استعداد لازم را دارد، شرکت در نمایشنامه ی مدرسه را امتحان کرد.   سخت کوشی اغلب می تواند نبود استعداد را جبران کند.

Front	talent
Pronunciation	/ˈtælənt/
Meaning	استعداد ، قریحه ، (روم و یونان و خاورمیانه باستان-واحد پول و وزن) تالنت،قنطار
Synonym	n. innate ability or skill; capacity for achievement; talented person; any of a number of ancient coins (used in Greece, Rome and the Middle East)
Example1	Medori's talent was noted when she was in first grade.
Example1-1	استعداد «مدوری» وقتی کلاس اول بود، مورد توجه قرار گرفت.
Example2	Feeling that he had the essential talent, Carlos tried out for the school play.
Example2-2	«کارلوس» که احساس می کرد استعداد لازم را دارد، شرکت در نمایشنامه ی مدرسه را امتحان کرد.
Example3	Hard work can often make up for a lack of talent.
Example3-3	سخت کوشی اغلب می تواند نبود استعداد را جبران کند.

استعداد و را Talent می ˈtælənt قریحه روم