Question

undoubtedly بی شک ، بی چون و چرا ، محرز Ray's team undoubtedly had the best debators in our county. The pilgrims undoubtedly assembled to travel to Rome together. If she didn't want to get into an argument, Valerie would have followed the majority undoubtedly.

Accepted Answer

/ʌnˈdaʊtɪdli/ adv. certainly, unquestionably, without doubt   بدون شک گروه «ری» بهترین مناظره کنندگان منطقه را در اختیار داشت.   زائران بدون شک جمع شدند تا با هم به رم سفر کنند.   بی شک اگر « والری» نمی خواست وارد بحث شود، از اکثریت تبعیت کرده بود.

Front	undoubtedly
Pronunciation	/ʌnˈdaʊtɪdli/
Meaning	بی شک ، بی چون و چرا ، محرز
Synonym	adv. certainly, unquestionably, without doubt
Example1	Ray's team undoubtedly had the best debators in our county.
Example1-1	بدون شک گروه «ری» بهترین مناظره کنندگان منطقه را در اختیار داشت.
Example2	The pilgrims undoubtedly assembled to travel to Rome together.
Example2-2	زائران بدون شک جمع شدند تا با هم به رم سفر کنند.
Example3	If she didn't want to get into an argument, Valerie would have followed the majority undoubtedly.
Example3-3	بی شک اگر « والری» نمی خواست وارد بحث شود، از اکثریت تبعیت کرده بود.

شک Undoubtedly بی بدون ʌnˈdaʊtɪdli چون و چرا