Question

unique منحصر به فرد ، یکتا ، یگانه ، بی نظیر ، فوق العاده Going to Africa was a unique experience for us.  The inventor developed a unique method of making ice cream.  Albie has a unique collection of stamps.

Accepted Answer

/juːˈniːk/ adj. singular, matchless, unequaled, rare   رفتن به آفریقا برای ما تجربه ای بی نظیر بود.   مخترع، روش منحصر به فردی برای ساختن بستنی ابداع کرد.   «آلبی» مجموعه بی نظیری از تمبرها را دارد.

Front	unique
Pronunciation	/juːˈniːk/
Meaning	منحصر به فرد ، یکتا ، یگانه ، بی نظیر ، فوق العاده
Synonym	adj. singular, matchless, unequaled, rare
Example1	Going to Africa was a unique experience for us.
Example1-1	رفتن به آفریقا برای ما تجربه ای بی نظیر بود.
Example2	The inventor developed a unique method of making ice cream.
Example2-2	مخترع، روش منحصر به فردی برای ساختن بستنی ابداع کرد.
Example3	Albie has a unique collection of stamps.
Example3-3	«آلبی» مجموعه بی نظیری از تمبرها را دارد.

Unique به بی منحصر نظیر برای Juːˈniːk فرد