Question

utter محض ، کامل ، گفتن ، برزبان آوردن ، (فریاد و غیره) کشیدن When Violet accidentally stepped on the nail, she uttered a sharp cry of pain.  Seth was surprised when he was told that he had uttered Joan's name in his sleep.  When Mr. Fuller saw that his house had not been damaged in the fire, he uttered a sigh of relief.

Accepted Answer

/ˈʌtə $ -ər/ adj. complete, total, absolute v. say, voice; express, pronounce, articulate    وقتی «ویولت» تصادفاً پا روی میخ گذاشت، از درد فریاد شدیدی کشید.   وقتی به «ست» گفته شد نام «جوان» را در خواب بر زبان آورده، است تعجب کرد.   وقتی آقای «فولر» فهمید خانه اش در آتش سوزی آسیب ندیده است نفس راحتی کشید.

Front	utter
Pronunciation	/ˈʌtə $ -ər/
Meaning	محض ، کامل ، گفتن ، برزبان آوردن ، (فریاد و غیره) کشیدن
Synonym	adj. complete, total, absolute v. say, voice; express, pronounce, articulate
Example1	When Violet accidentally stepped on the nail, she uttered a sharp cry of pain.
Example1-1	وقتی «ویولت» تصادفاً پا روی میخ گذاشت، از درد فریاد شدیدی کشید.
Example2	Seth was surprised when he was told that he had uttered Joan's name in his sleep.
Example2-2	وقتی به «ست» گفته شد نام «جوان» را در خواب بر زبان آورده، است تعجب کرد.
Example3	When Mr. Fuller saw that his house had not been damaged in the fire, he uttered a sigh of relief.
Example3-3	وقتی آقای «فولر» فهمید خانه اش در آتش سوزی آسیب ندیده است نفس راحتی کشید.

Uttered وقتی کشید در است Utter ˈʌtə ər