TPO words [1-54] with Persian meaning

Learn using these flashcards. Click a card to start.

• Judicial قضایی
• Grasshopper ملخ
• Ethical اخلاقی
• Intrinsic باطنی ذاتی
• Extrinsic بیرونی خارجی
• Bring happen to about cause
• Bring talk up to about
• Modest معتدل متواضع نسبتا کم
• Rely تکیه کردن اعتماد
• Overt آشکار معلوم
• Covert نهان پوشیده
• Diligently با پشتکار و دقت
• Tantalize کسی رو دست انداختن tease
• Faint از حال رفتن کم نور ضعیف بیهوشی
• Hemp کَنَف
• Moor لنگر انداختن بستن قایق به چیزی دشت
• Cetacean پستانداران دریایی
• Whale نهنگ
• Porpoise خوک/گراز دریایی
• Gill آبشش
• آب gully راه فرسایش زمین و درست شدن
• Streamline طراحی به شکلی که کمترین مقامت رو
• Hind عقبی
• Fluke انتهای دم نهنگ chance occurrence esp surprising
• Blow-hole سوراخ تنفسی
• Disguise پنهان کردن
• Affinity شباهت خود به خودی
• خود spontaneous به
• Otter سمور دریایی
• Pinniped نهنگ دنداندار خوک دریایی
• Seal فک دریایی
• Warlus فیل دریایی شیرماهی
• یا limb بازو پای حیوان چهار دست و
• Busyness اشتغال
• Amphibian دوزیستان
• Envision imagine future possibility visualize
• Intermediate(v میانجی گری
• Skull جمجمه
• Archaeocyte سلول خاصی در اسفنج
• Precious ارزشمند
• Precise دقیق
• Jawbone استخوان فک
• Flesh-eating گوشت خوار
• Vestigial adj باقی مانده های ریز چیزی که
• Movement locomotion n ability or
• Propulsion n نیروی محرکه پیشرانه خود پیشروی هم
• Stabilize تثبیت کردن
• Clay گل خاک رس
• Excess اضافی مازاد
• Devoid تهی عاری free of
• Tract زمین بدون حد و وسیع نشان اثر
• Livestock چارپایان اهلی احشام
• Trample له کردن پایمال
• نرم کردن pulverize ساییدن سائیدن پودر کوبیدن
• Pulverization پودرسازی
• Table n سفره آب زیرزمینی
• Consideration table v در مجلس از دستور خارج
• Drainage زه کشی
• Millennia هزار سال
• Rigorous سخت دقیق meticulous diligent careful
• Sweep clean remove win
• Aristoctrate نجیب زاده عضو دسته اشراف
• Sap رُسِ کسی رو کشیدن شیره عصاره
• Virtue تقوا پرهیزگاری
• Agrarian زمینی agricultural farming(a place country makes money
• Speculation حدس و گمان
• Concept idea
• Oppose مخالفت کردن در افتادن
• Legislation قانون تدوین و تصویب
• Surplus زائد اضافی مازاد
• Foster ارتقا دادن پرورش
• Moral معنوی و اخلاقی
• Make تشکیلات ترکیب up
• بی disproportionate تناسب شدن
• Entrepreneur کارآفرین
• Subsistence گذران زندگی امرار معاش
• Languish افسرده شدن پژمرده
• Despondent دلسرد محزون
• Disgust نفرت انزجار بیزار کردن متنفر ردن
• Outward ظاهری بیرونی بطرف خارج
• Frown اخم کردن
• Arousal انگیختگی برانگیختن تحریک کردن
• Intense شدید قوی
• Preparedness آمادگی مخصوصا برای جنگ
• Concur agree coincide همزمان اتفاق افتادن
• Manifest بیانیه اعلامیه بارز آشکار ساختن
• Subtle در مورد تغییر یا تمایز بین اشیا
• Quiver ارتعاش تیردان لرزش داشتن یا تکان خوردن
• Tremble لرزیدن مرتعش شدن
• Ambient محیطی
• Stiff cheat esp money ignore deliberately kill سفت
• Relevant applicable pertinent
• Terrain ناحیه زمین
• Relic یادگار اثر
• Seep چکه کردن تراوش
• Spring بهار چشمه
• Debris آثار مخروبه باقیماده
• Shatter شکستن داغون کردن
• از epitome خلاصه شخص یا چیزی که نمونه
• Gut شکم دل و روده جرأت
• Instinct غریزه
• Royalty اعضای خانواده سلطنتی
• Priest کشیش
• Loyal وفادار
• Incidently اتفاقا
• Leap year سال کبیسه
• Messy بهم زده بی نظم
• Fraction ذره کسر
• Left باقی مانده ته over
• Neat شسته رُفته منظم bovin animal
• Vocal صوتی
• Click صدای کوتاه
• Burst شلیک انفجار
• Forage علوفه جستجو کردن برای غذا
• Provision تدارک تامین از provide میاد
• Sonar سیستمی برای تشخیص اشیا زیر آب از
• Squeal جیغ زدن فریاد
• عو bark پوست درخت کردن
• Fulfill تکمیل کردن انجام دادن عملی
• Put به تاخیر انداختن off
• Spacecraft سفینه فضایی
• Sarcastic نیش دار طعنه آمیز
• Crater دهانه آتشفشان
• Flyby پرواز در ارتفاع کم
• Canyon دره عمیق و باریک
• Colossal عظیم الجثه
• Comemmorate مراسم تجلیل و بزرگداشت برگزار کردن به
• Clamor سر و صدا کردن گروهی مردم
• Unravel حل کردن
• و lofty بلند در مورد پشم textile ضخیم
• Addition things kind so on
• Bacon گوشت پهلو و پشت خوک
• Beacon چراغی که روشن بودن آن به منزله
• پایه دادن pedestal رو قرار ترفیع ستون position
• Tribute خراج باج تکریم احترام
• Openness پذیرش receptiveness
• Endurance پایداری تحمل
• Prominence امتیاز برجستگی برتری
• Permanence بقاء دوام
• Invade حمله کردن هجوم آوردن
• Coarse درشت ضخیم
• از گیاه propagule بخشی که host جدا شده
• Spore هاگ
• Disturbance اختلال
• شخم plow زدن کردن
• Weed علف هرز
• Dispersal پراکندگی
• Moist مرطوب
• Viable ماندنی قابل دوام
• Hemlock شوکران
• Germinate سبز شدن جوانه زدن
• Climatic آب و هوایی
• اصلاح ameliorate شدن کردن بهتر
• Ruling family خانواده حاکم
• Displace جابجا کردن تبعید
• Pension مستمری گرفتن
• Faraway دور
• Attendant ملازم همراه
• Attendant(adj occurring result accompanying with
• Revenue درآمد
• Venue محل برگزاری
• حذف کردن چیزی take away
• Entice متقاعد کردن کسی برای ایجاد تغییر در
• Entice جلب کردن فریفتن اغوا
• Peasant دهقان کشاورز
• Patron حامی
• Sever بریدن جدا کردن
• Census آمار سرشماری
• Roam پرسه زدن گشتن move aimlessly
• Aristocracy طبقه اشراف
• Render provide give service make
• Bureaucrat مامور دولتی
• Deed سند با قباله واگذار کردن عملی که
• Compulsory اجباری
• Handicraft هنر دستی
• Diminish کم شدن کاستن
• Harsh ظالم خشن ناملایم
• Whatsoever at all whatever
• Sting نیش گزیدن زدن
• Fierce وحشی درنده تندخو
• Forage دنبال غذا گشتن علوفه
• Clumps تخته اضافی کفش توده
• Tract اثر حد مقاله رساله وسعت
• Process فهم و درک
• Escalate تشدید کردن
• Protract دراز کردن طول دادن امتداد
• Dawn سحر سپیده دم day begin evident mind
• Contest رقابت دعوا اعتراض داشتن به مشاجره کردن
• Grapple گلاویز شدن دست به گریبان
• هوایی aerial آنتن رادیو
• Mortality مرگ و میر
• Face altitude confrontation esp start fight game
• Boast به رخ کشیدن
• Calligraphy خطاطی خوشنویسی
• Parchment کاغذ پوستی
• Luxury لوکس
• Court(v risk لطف کردن به کسی در صورتی
• Court(n زمین بازی تنیس دادگاه
• Commission ماموریت کمیسیون گماشتن
• Supplant از ریشه کندن جای چیزی رو گرفتن
• Practitioner پیرو
• دادن spur به جلو راندن هل انگیزه تشویق
• Souk market بازار
• Correspondence مکاتبات
• Inscription نوشته کتیبه
• Vizier وزیر در کشورهای مسلمان
• Repertory مخزن کاتالوگ
• با این اوصاف حال nevertheless
• گل floral دار از میاد
• کردن secrete ترشح تراوش پنهان
• Poplar سپیدار
• Hawthorn زالزالک
• Oak بلوط
• Herbivorous گیاه خوار
• Whatsoever به هیچ وجه ابدا هر چه/قدر emphasis
• Visitation ملاقات رسمی فاجعه ای که عذاب الهی
• Confer رایزنی مشورت کردن اعطا
• Perish نابود کردن هلاک شدن
• Dispute رد شدن
• Skeptical دیرباور
• کردن glory شادمانی شهرت فخر شکوه عظمت
• Caterpillar گرم صدپا خون آشام
• Devour بلعیدن
• Burrow سوراخ کردن نقب زدن
• Larvae کرم حشره
• جام corolla گل گلبرگ
• Stigma انگ برچسب کلاله
• Bud جوانه زدن
• Sepal کاسبرگ
• Prey صید شکار کردن برای تامین غذا
• Nip نیشگون گرفتن گاز
• Crisis بحران
• Grain حبوبات غلات
• Hay علف خشک
• Charcoal زغال چوب
• Iron ore سنگ آهن
• Blast انفجار جریان مخرب باد ترکاندن
• Furnace کوره
• Pig iron آهن خام
• Appetite اشتها اشتیاق
• Stagnate cease flow move water air
• Stagnant راکد
• Coal زغالسنگ
• Wall(v محصور کردن دیوار کشیدن
• Craft مهارت هنر پیشه وری
• Bellow غرش بلند فریاد بر اثر عصبانیت یا
• زیر پایین ذیل below
• Coke زغالسنگ نوشابه کوکاکولا سوخته فرایند تبدیل به
• Condense متراکم کردن
• Splendid باشکوه باجلال عالی براق پرزرق وبرق magnificant
• از smelt گداختن تصفیه کردن فرایند جداسازی فلز
• Mill دستگاه ماشین کارخانه
• Puddle گودال چاه فاضلاب گل آلود کردن گِل
• به overboard دریا از کشتی قید است
• Passion suffering death jesus اشتیاق شدید strong emotion
• Stand easily noticed برجسته بودن دوام يا ايستادگى
• Standout شاخص برجسته easily noticed
• لنگان لِی راه لی کردن hop رقص غیر
• کردن deplete ریسورس رو مصرف و خالی
• در خودش aquifer سفره اب ابزا،ابخيز،سفر،حوزه ابهاى زيرزمينى
• کردن مصالحه compromise سازش توافق
• Compromising شرمسار کردن احترام کمی برای کسی قائل
• Sustainable پایدار
• Ethic رفتار وابسته به علم اخلاق
• Plato افلاطون
• Virtuous با فضیلت پاکدامن پرهیزکار باتقوا عفیف بافضیلت
• استعداد faculty استادان دانشکده یا دانشگاه قوه ذهنی
• آوردن فهمیدن چنگ نگه داشتن چیزی grasp بچنگ
• Spirit روح روان
• Intellect عقل خرد هوش قوه درک
• Affair امر کار عشق بازی
• Moderation میانه روی اعتدال ملایمت
• Spirited full energy enthusiasm of
• Courageous شجاع دلیر
• Adj عادل منصفانه just
• Meticulous خیلی دقیق باريک بين خيلى دقيق وسواسى
• Respiration تنفس
• تکه chunk بزرگ یا کلفت وکوتاه درمورد سنگ
• Deprive محروم کردن
• Lifeblood نیروی حیاتی
• Allegiance وفاداری تبعیت بیعت
• Violate نقض کردن چیزی مثل قانون یا قرارداد
• Vicious تبهکار بدسگال شریر
• Disrupt مختل کردن
• Abrupt ناگهانی
• Vivid زنده واضح
• Vividly به وضوح
• Clam صدف
• Brick kiln کوره آجر پزی
• فهمیدن و درک کردن ارزش وجودی چیزی
• سفره tableware لوازم میز یا ظروف کارد وچنگال
• Blemish نقص ظاهری چیزی آسیب زدن به ظاهر
• زیبایی aesthetic شناختی وابسته به
• Brittle ترد شکننده بی دوام زودشکن
• کردن ware مطلع آگاه کالا جنس اجناس متاع
• کوزه pottery سفالگری گری گرخانه ظروف سفالین
• راست ظریف sheer(n adj avd صرف محض خالص
• Sheer(v تغییر دادن ناگهانی مسیر معمولا برای قایق
• Invariable ثابت
• Elusive گریزان ناپیدا چیزی که پیدا کردن و
• Labor کار زحمت
• Deposit پول سپرده رسوب
• دفن dump محل زباله رو کردن
• در afield صحرا دشت قید است
• Humble فروتن خاضع پست درجه پایین از نظر
• Farmstead مزرعه و ساختمان های آن
• Indigenous بومی طبیعی نیتیو
• Extermination نابود کردن و کشتن گروهی از مردم
• Predation شکار گری
• Graphically vividly
• لایه زیر substrate ماده یا ای که چیزی
• Biotic حیاتی مربوط به حیات وزندگی
• افسار harness مهار کردن زدن
• خرد grind کردن قِر دادن در رقص صدا
• Blade تیغه پره شمشیر
• Overshoot از حد خارج شدن past limit stopping
• از رده obsolete منسوخ خارج کردن و جایگزین
• Put doubt درستی چیزی را زیر سوال بردن
• ثبت patent آشکارا easily recognizable حق اختراع اختراعی
• Supersede جانشین کسی یا چیزی شدن
• Seldom(adv rarely not often
• Seldom(adj common infrequent not
• Sketch طرح اولیه
• Intellectual فکری عقلانی خردمند
• Foundationalism مبناگرایی
• Ensue پى گيرى کردن تعقيب از پس امدن
• سنگی کردن رو slate لوح ورقه برنامه ریزی
• Mirage سراب
• Shimmering water آب درخشان
• Chimp شامپانزه
• Raven کلاغ سیاه
• Crow کلاغ
• Magpie زاغی
• بودن نسل به entail مستلزم شامل چیزی که
• Empathy همدلی توانایی درک و به اشتراک گذاشتن
• Potable قابل شرب
• Closure فرآیند بستن بسته شدن sense resolution conclusion
• Tortuous پیچ و خم دار
• Consciousness هوشیاری
• حرکت یک کردن wind مارپیچ مارپیچی منجر به
• آتش igneous سنگ های زن یا فشانی
• Metamorphic دگردیس
• Marsh مرداب باتلاق
• Percolate فیلتر شدن صاف
• آب vadose وابسته به های زیرزمینی بالای سفره
• Stretch بسط ارتجاع دادن امتداد
• Pore منفذ غرق شدن در مطالعه یا خوندن
• Pastoralist چوپان نویسنده pastoral
• مرتبط با pastoral چراندن و نگهداری گله در
• Frontier مرز سرحد خط فاصل
• Antelope بز کوهی
• Ox گاو نر
• Beast حیوان بزرگ یا چهارپای خطرناک جانور
• Confine محدود منحصر کردن
• که juxtaposition collocation شرایطی دو چیزی اثر متناقض
• صمیمی مطلبی را intimate دوست محرم ساختن روشن
• انداختن چیزی با cast قالب عمل دور throw
• Adze تیشه
• تلاش برای بدست آوردن endeavor یک هدف سخت
• Fatal کشنده مهلک وخیم
• Millet ارزن
• Sorghum ذرت خوشه ای
• Conspicuous انگشت نما آشکار ظاهر
• Strip نوار باریکه برهنه کردن تهی
• Maple افرا
• Velvet مخملی
• یا combat مبارزه کاهش دادن جلوگیری کردن تخریب
• Rut شهوت
• Sniff بو کشیدن
• Olfactory حس بویایی
• Captive اسیر دربند گرفتار حیوان یا انسان زندانی
• Twig ترک شاخه کوچک
• Vicinity مجاورت نزدیکی همسایگی
• Auditory سمعی
• شیپور trumpet زدن بوق کرنا
• Leap پرش اجباری یا حرکت سریع پریدن جست
• Wrestle کشمکش تقلا گلاویز شدن دست به گریبان
• Impoverish فقیر کردن بی خاصیت
• Dimly indistinct mannerبه تاریکی به نامعلومی
• Stalk eyed ج.ش داراى چشمان جلو امده ورقلنبيده
• Courtship دوران معاشقه
• Wag جهش سریع از جایی به جای دیگه
• Enliven روح بخشیدن حیات
• Obscured مبهم گمنام پنهان کردن
• Innumerable بی حد و حصر
• Paleontologist دیرین شناسی
• که میشه posit فرض کردن قرار دادن عبارتی
• گذاری کردن punctuate نشان اتفاق افتادن در فواصل
• Span گستردگی پوشش گسترده کردن فاصله معین
• Compelling متقاعد کننده وادار کردن مجبور
• Contention مشاجره مباحثه
• یا jerky نامنظم رونده تشنجی متناوب مرتبط با
• Specimen نمونه ای از یک گونه خاص regarded
• نگاه glimpse سریع اجمالی کردن
• کردن stick چوب عصا چسب چسباندن نصب الصاق
• Clog مانع مسدود کردن یا شدن لخته
• Squeeze فشاردادن چیزی با انگشتان دوست دختر یا
• جیره بندی ration مقدار روزانه سهم خارج قسمت
• بودن discord اختلاف بین افراد ناسازگار با مردم
• Strife نزاع کشمکش ستیزه تقلا
• برای مکرر resort مکانی تعطیلات که بین افراد
• Rudimentary ابتدایی اولیه
• Undermine تحلیل بردن آسیب زدن یا ضعیف کردن
• Equinox نقطه اعتدال
• حساب reckon روز چیزی کردن پس دادن
• Secular دنیوی
• Municipal شهری شهرداری
• Conqueror فاتح
• Seize تصاحب کردن غصب
• Spoil غنیمت تاراج از بین بردن خراب کردن
• Sacred مقدس
• Pilgrimage زیارت رفتن
• Ingenuity نبوغ استعداد
• Relentless به شکل سختگیرانه ای بدون وقفه پیوسته
• Domestic خانگی اهلی خانوادگی خدمتکار خونه
• Tactful با نزاکت
• Bleach سفیدکننده سفید کردن تمیز و استریلیزه
• سفید whiten کردن یا شدن
• Mitigate تسکین دادن کم کردن در و سختی
• Resort آخرین شانس last
• Paramount مهمتر از هر چیز دیگه برترین
• کردن به کسی در devise درست اختراع بخشیدن
• Pocket جیب جیبی به زدن
• Seagrass علف دریایی
• Mangrove نوعی گیاه از خانواده شاه پسند
• Vicinity مجاورت نزدیکی همسایگی
• Smother خفه کردن
• Alga جلبک
• Onset شروع چیزی که ناخوشایند هست
• Lobster خرچنگ
• شراب با کیفیت vintage محصول بالا سال یا
• Counterpart همتا
• Varnish جلا صیقل زدن به دادن
• Eardrum پرده گوش
• Intent قصد عمد
• Applaud کف زدن تحسین کردن
• Blow sth شکست دادن کسی یا چیزی در
• Greenhouse گلخانه
• Nibble sth کاهش دادن چیزی به آهستگی
• Hydroponics فرایند پرورش گیاه در آب ماسه سنگریزه
• Touch sth صحبت کردن مختصر در مورد چیزی
• Mineralize معدنی کردن
• Grind ساییدن خرد کردن
• Gastrolith سنگ های ریزی که پرنده ها بای
• Ingest قورت دادن بلعیدن
• هضم digest خلاصه کردن شدن
• Satisfactory رضایتبخش
• Prism منشور
• Spiritual روحانی معنوی غیرمادی
• Chromatic رنگی
• Optic مربوط به چشم و دیدن
• Marvel فرد یا شیء شگفتی ساز حیرت زده
• Disclaimer عبارتی که در اون چیزی رو مسئولیت
• Culminate به اوج رسیدن
• Sedentary مقیم در یکجا غیرمهاجر
• Provoke تحریک کردن برانگیختن
• در prowess سلحشوری میدان جنگ مهارت یک زمینه
• Ally متحد دوست کردن
• Monarchy سلطنت
• Proximity نزدیکی مجاورت
• Observance زیر نظر گرفتن چیزی مراعات کردن یا
• Cult مکتب فکری آیین دینی
• Merchant تاجر بازرگان
• Artisan صنعتگر
• Ostentatious خودنما متظاهر
• Warrior جنگجو مبارز
• Contemporary معاصر شخص یا چیزی که همزمان با
• موجی ripple موج دار شدن بطور حرکت کردن
• Bushel پیمانه کیل کردن
• Bustling شلوغ
• و bustle حرکت کردن با انرژی تمام راه
• چربی lard خوک استفاده کردن از برای پختن
• پیه tallow نهنگ آغشته کردن چیزی ته قایق
• Prairie چمن زار نوعی لوکوموتیو بخار
• Fan پخش کردن out
• Rye نوعی گیاه مثل گندم
• Bluestem نوعی گیاه
• Erect برپاکردن ساختن راست قائم
• درهم و tangle برهم کردن تعدادی از جلبک
• زمین چمن sod پوشاندن با برای نشون دادن
• Reaper ماشین درو
• Stated time event not until
• Proliferation تکثیر
• Globe زمین کره کروی کردن
• Collectively مجتمعا با هم
• انتقال ملک به شخص demise مرگ یه نفر
• Tertiary سومین قسمت سوم
• Terrestrial زمینی مقیم زمین
• Indefinitely بطور نامحدود
• Myriad بی شمار عدد بسیار بزرگ واحد ده
• Bat خفاش چوب چوگان
• Fern نوعی گیا سرخس
• Conifer نوع یدرخت با میوه مخروطی
• Horsetail نوعی گیاه
• Gymnosperm نوعی گیاه
• Ectothermic جانور خونسرد
• Groove شیار شیاردار کردن
• Endotherm حیوانی که میتونه بدن خودش رو گرم
• Tidal جزر و مدی
• Cataclysmic مربوط به تحولات عظیم طبیعی
• Escalation تشدید rapid insrease a
• Notoriously بدنام رسوا
• رفت و commute وآمد آمد کردن بین خونه
• Surpass پیش افتادن از بهتر بودن
• بودن utilitarian adj طراحی شده به جهت سودمند
• Millennium هزاره
• Mold قالب کپک زدن
• Crude خام نفت
• Discard دور انداختن طرد شده
• Intact دست نخورده سالم
• Weave بافندگی بافتن
• Textile پارچه مربوط به بافندگی
• Excavate کاویدن حفاری کردن
• Ash خاکستر افشاندن درخت زبان گنجشک
• Scoop ملاقه بیرون آوردن گود کردن خاک انداز
• Bone استخوان خارج کردن از گوشت یا ماهی
• Faience سفال
• Bolt پیچ کردن
• Legible خوانا واضح
• Statuary مجسمه سازی
• Relief حجاری تسکین راحتی اسایش خاطر
• Monument بنای تاریخی
• غوطه ور plunge فرو رفتن شیرجه شدن ساختن
• Diverge از هم دور شدن
• Converge بهم نزدیک شدن
• نگاه glance =glimpse سریع اجمالی کردن
• Instructive informative آموزنده =
• Erode gradually wear away/down
• دنباله trail داشتن دار بودن
• Moose گوزن شمالی
• Rebound دوباره به جای اول برگشتن واکنش دارای
• Hare خرگوش با سرعت بالا دویدن
• Willow بید
• Twig ترکه شاخه کوچیک
• Juvenile فرد جوان مربوط به جوانان
• Survivorship بقاء
• Lynx نوعی گربه وحشی
• Oscillate نوسان کردن
• Retain نگه داشتن حفظ کردن
• Monopolize بخود منحصر کردن امتیاز انحصاری گرفتن
• Cord طناب وصل کردن به چیزی
• تاب swing نوسان اهتزاز دادن کردن خوردن
• Ornament زینت تزیین کردن
• Dodge به سرعت خود را کنار کشیدن جاخالی
• Polis city-state
• Harmoniusm tunefull هماهنگ
• Fledged completely developed trained or
• Fledge برای پرنده تازه بال و پر درآوردن
• Stranglehold موقعیتی که در اون کنترل کامل وجود
• Abolish از میان بردن منسوخ کردن
• Obligation تعهد وظیفه تکلیف
• Overrule رد کردن توسط مرجع بالاتر
• Interim موقت موقتی فاصله خلال مدت
• Ruthless ظالم خشن ناملایم
• Succession جانشینی وراثت توالی
• Appoint گماشتن معین کردن منصوب
• Coinage system type money country
• Embellish زینت دادن آرایش کردن
• Reformer اصلاح طلب مصلح
• Clan قبیله طایفه خاندان
• Corporation شرکت
• Deme political division attica ancient greece
• Civic مدنی شهری
• Sovereign با اقتدار شهریار فرمانروا پادشاه
• Subordinate تابع وابسته رتبه پایین یا مقام زیردست
• Delegate نماینده نمایندگی دادن وکالت
• Agenda دستور جلسه
• Citizenry شهروندان مردم
• Focal مربوط به نکته اصلی یا مرکزی مطلوب
• Make exploit کار برجسته شاهکار utilize harness
• Influential موثر شخص تاثیرگذار powerful dominant authoratative strong
• Upstage بالای صحنه تئاتر توجه ها رو به
• Lower inferior rnk status quality low position person
• درز seam دادن گرفتن
• Ferment تهییج کردن مخمر شدن مایه تخمیر
• مسطح و هموار حتی برابر عدد زوج کردن
• Canopy سایبان گذاشتن
• طبقه stratify کردن
• Crown تاج پادشاهی بالای هر چیزی حد کمال
• شدن prevail شایع چربیدن مستولی چیره
• Acclimatization عادت به آب و هوای جدید خوگرفتن
• Diurnal روزانه در طول روز
• Secretion ترشح تراوش
• Desiccation dehydration
• Bask حمام آفتاب گرفتن
• Substrate لایه
• Estivate animal insect fish amphibian spend hot dry
• Nocturnal شبانه
• Lethal مرگبار
• Mild ملایم
• Crevasse شکاف عمیق مخصوصا در تخته های یخی
• Attain بدست آوردن رسیدن
• Retain حفظ کردن
• Hoard ذخیره کردن
• Stagnate دچار رکود
• کردن amass انباشته جمع accumulated
• Lean لاغر ضعیف اندک تکیه کردن
• لال بی mute صدا انسان کردن
• Peninsula شبه جزیره
• Codfish کیسه ماهی
• Lower(v پایین آوردن تنزل دادن
• یا exclusive انحصاری منطقه گروه مردم حفاظت شده
• تور trawl دام یا ماهیگیری با ماهی گرفتن
• Trawler قایق ماهیگیری
• Deter باز داشتن از قانون شکنی
• Shellfish حلزون صدف دار
• Toll عوارض استفاده از پل یا جاده
• Prospect چشم انداز پیش بینی دورنما
• Asset دارایی
• Abide تاب آوردن ساکن شدن ماندن
• Bulletin board تابلویی روی دیوار برای نصب اطلاعیه
• Pitch involved esp helpful in
• Low-key simple attracting attention and
• و flashy زرق برق دار جذاب
• Compile گردآوری کردن تالیف
• Glory شکوه عظمت
• Versatile adapt adapted functions activities متنوع
• Ethnology مطالعه نژادها و اقوام
• Uninformed بی اطلاع
• دستگاه hook وصل کردن به برق یا دیگه
• Playwright نمایش نامه نویس
• Exposition نمایشگاه
• Feud عداوت کردن دشمنی
• Gossip بدگویی کردن سخن چینی
• کردن incite تحریک برای نقض قانون
• Incident حادثه واقعه
• Tension کشمکش فشار بحران تشنج
• Obligatory واجب حتمی لازم الاجرا
• Denouement پایان نمایش
• Self-explanatory واضح بدیهی easily understood
• Moth پروانه بید
• زدن beat کتک کوبیدن completely exhausted
• Leaf برگ ورق دندانه سریع زدن برگه
• Clutter درهم و برهمی بهم ریختن
• Jag دندانه دار ناهموار زخم چاقو خوردن یا
• Constrict تنگ کردن منقبض
• Crevasse شکاف عمیق مخصوصا در تخته های یخی
• Fissure درز چاک
• یا surge جابجایی ناگهانی و پرقدرت به جلو
• Tide جزر و مد
• یا realign تغییر بازیابی پوزیشن و حالت قبلی
• Ooze لجن زار تراوش کردن give powerful impression
• Lubricant روغن چرب کننده روان ساز
• Rally تجمع مردم برای راهپیمایی اعتراضی جمع شدن
• Spark جرقه پریدن برق یا آتش
• Imperil کسی یا چیزی رو به خطر انداختن
• Mainstream مسیر اصلی
• Tap manage brings good results
• Incandescent لامپ های رشته ای
• Charm افسون سحر طلسم فریبندگی دلربایی
• نام به brand تجاری مهر زدن حیوانات صاحب
• Aquatic وابسته به آب جانوران آبی
• یا startle باعث شک ناگهانی ترس شدن انسان
• Nutritive غذایی مغذی
• Trace رد اثر
• Foresco نقاشی کردن با آبرنگ روی گچ
• Artifact مصنوع محصول مصنوعی
• نسخه نوشته روی اون palimpsest خطی یا ای
• Treatise رساله مقاله نوشته ای که بصورت رسمی
• Tuck put private safe place
• Crumble فرو ریختن
• Scribe کاتب کتابت کردن
• Moldy کپک زده کهنه و فاسد
• Scrap قراضه تکه پاره اوراق کردن دور انداختن
• Forger جاعل
• Pop quickly thinking esp anger
• Dwarf قدکوتاه کوتاه یا کم اهمیت جلوه دادن
• آب succulent دار با طراوت شاداب دسته ای
• Replenish دوباره پر کردن
• Stress استرس فشار تاکید کردن
• Wilt خم شدن پلاسیده و پژمرده
• عقب و retreat نشینی مکانی آرام ایزوله که
• Aestivation دوره تابستان که برخی حیوانات بدلیل خشکی
• Torpor حالتی که در آن مغز و بدن
• Spell جادو دوره کوتاه هجی کردن sb rest
• Overhang برآمدگی آویزان بودن
• Rhythm وزن آهنگ موزون اصول
• Plumage پرهای زینتی پرنده
• Lateral جانبی عرضی پرتاب توپ در فوتبال به
• Convection انتقال گرما همرفت ارزش حرارتی
• Orient شرق جهت یابی کردن میزان
• و بال پر flap ضربه زدن حالت خشم
• Timber چوب الوار کنده
• Incise برش دادن حجاری کردن
• Damp رطوبت مرطوب کردن دلمرده
• Wedge گوه قلم با نگه داشتن
• Stylus قلم فولادی برای حکاکی
• Cuneiform خط میخی
• Theology الهیات علم دین خداشناسی
• Sledge سورتمه راندن
• اره با برش زدن دید
• Scythe داس درو کردن با بریدن
• Rib cage قفسه سینه
• Subconsciously ناخودآگاه
• Sigh نفس عمیق کشیدن و حسرت خوردن
• کردن override باطل لغو برتر یا مهم بودن
• Cessation توقف پایان
• Wax موم fit anger پوشاندن و برق انداختن
• کم wane افول و کاستی شدن
• Congestion ازدحام انبوهی گرفتگی
• Cease متوقف ساختن
• Elevation بلندی ترفیع جای بلند و برآمدگی
• آور irritant آزاردهنده محرک سوزش به خشم دلخراش
• Irritation رنجش خشم غضب آزردگی
• Revolve چرخیدن
• Intuitive حسی مبنی بر درک یا انتقال مستقیم
• Seemingly ظاهرا
• Heliocentric دوار به دور خورشید
• Proposition گزاره پیشنهاد
• Beliefs held time عقایدی که در اون زمان
• Blew blow باد فوت چیزی را نابود کردن
• Back عقب و جلو and
• Condensation تغلیظ چگالش
• Arctic شمالگان مربوط به مناطق شمالی در مورد
• Pile انباشته شدن up
• Elongate دراز کردن امتداد دادن
• Stretchy چسبناک
• Solo تک بطور انفرادی
• Supposedly presumably
• Supposition گمان فرض تمرکز
• Stem v originate caused in
• Accessory یدکی فرعی ملزومات
• Starch نشاسته آهار زدن
• Desolate deserted متروک ویران کردن مخروبه
• Ashore در/بطرف ساحل
• خشک barren بی ثمر زمین زمینی که در
• Inhospitable در مورد محیط سخت برای زندگی نامهربان
• Obstacle مانع مشکل
• Prosper پیشرفت کردن موفق شدن
• Pose ژست قیافه گرفتن برای عکاسی present constitue
• Buoyancy خاصیت شناوری خوش طبعی
• Cuticle پوست
• Key crucial central essential
• Constipation یبوست
• Indigestion سوء هاضمه
• Allegedly supposedly reportedly apparently reputedly
• Crisis mess emergency disaster
• Level همسطح کردن صاف با خاک یکسان کسی
• Slushy بطور فزاینده ای احساسی اغشته به گل
• Impact تاثیر ضربه بهم فشردن قوی گذاشتن روی
• Convulsion تشنج آشوب
• Signify دلالت کردن بر حاکی بودن از
• Cloak عبا در لفافه پیچیدن
• Divinity الوهیت خدایی
• Heroism قهرمانی
• Marble سنگ مرمر
• شرایط weather زندگی کردن در سخت تغییر رنگ
• Long shot چیزی که احتمال موفق شدنش کم
• Run بررسی یا نگاه سریع به چیزی
• Scramble تلاش کوشش تقلا کردن املت درست
• Rehearsal تمرین نمایش
• Artisan صنعت گر
• Fortune ثروت بخت
• Diffusion dessimination spread;انتشار
• Receptive پذیرا
• Shale سنگ های نفت زا
• نرم glide سر خوردن رفتن حرکت و آرام
• Segregate جداسازی مجزا کردن جدا
• Barrel بشکه در ریختن
• Anchovy ماهی کولی
• نتیجه repercussion ناخواسته ای که در یک عمل
• مخالف countercurrent جریان
• Upwelling مقدار آب دریا که بالا میاد emotion
• Standstill بدون حرکت ثابت
• Await منتظر بودن
• Disruption قطع
• Swing تاب نوسان خوردن کردن
• Gradient شیب تغییر حرارت
• Piece قرار دادن قطعات چیزی در جایش
• Allude اشاره کردن suggest call attention indirectly
• Tusk عاج فیل
• به nudge با آرنج زدن کسی برای اینکه
• Granted stay something take for
• Spear نیزه
• Sloth کاهلی تنبلی
• Seasonality فصلی
• بی unprecedented سابق نظیر
• Radical ریشه ای سیاستمدار افراطی change action relating
• Interglacial واقع در بین دو دوره یخبندان
• Swing تاب خوردن نوسان
• Prairie چمن زار
• Legwork کاری که نیازمند دوندگی زیاد هست
• و pest حشره یا حیوانی که به مزارع
• Proliferate تکثیر شدن increase rapidly numbers multiply
• Invertebrate حیوانات بی مهره
• آدم بی maverick تک رو سرپرست حیوان صاحب
• Choke انسداد خفه کردن
• Hog خم کردن oneself unfair selfish
• Suffice to say it is
• Grandeur عظمت شکوه ابهت
• Roam پرسه زدن گشتن move aimlessly
• Lyrical بیان احساسات نویسنده به شکلی زیبا relating
• Ethnomusicologist موسیقی شناسی قومی
• Fresh تازه newly recently
• Peccable عاصی جایز الخطا
• Hieroglyph حروف تصویری
• Mystify رمزی کردن
• Demotic مرتبط با زبان عامیانه صحبت
• Mundane فاقد هیجان یا علاقه دنیوی
• Dismiss order leave send or
• Disprove prove false that something
• Pup توله سگ گرگ
• Handicap نقص مانع act impediment
• Cope نوعی لباس که توسط کشیش ها پوشیده
• Improvisation ابتکار بداهه گویی تعبیه
• Improvise تعبیه کردن فی البداهه ساختن
• Recital از برخوانی
• Intangible لمس ناپذیر(حضور فیزیکی نداره درک نکردنی چیزی
• تاب sway نوسان اهتزاز دادن کردن خوردن قانون
• Steep شیب تند سراشیب خیساندن فرو کردن
• Bun نوعی نان مدل موی خرگوشی یا دم
• Rebellion شورش طغیان سرکشی
• Appall وحشت زده شدن ترساندن
• Tiptoe با نوک پنجه پا راه رفتن
• Denounce condemn expose betray publicly declare wrong evil
• Excruciate شکنجه دادن(ذهنی یا فیزیکی درد بسیار کشیدن
• Undue بی مورد ناروا زیادی غیرضروری excessive immoderate
• Rivalry رقابت
• Elongate دراز کردن امتداد دادن طولانی
• بهم زدن poke آتش بخاری سقلمه آرام حرکت
• Appeal درخواست کردن جذاب یا جالب بودن
• Summit قله کوه منتهی face move forward breast
• Solitary منفرد تنها منزوی گوشه نشین
• Swamp باتلاق در فرو رفتن
• Distress پریشانی اندوه سختی مضطرب کردن
• Breeding season فصل تولیدمثل
• Hatchling جوجه سر از تخم درآورده
• نگه کوره muffle پیچیدن یا پوشاندن برای گرم
• Vigil شب زنده داری بیخوابی
• جوجه hatch هاشور زدن گیری دریچه تخم گذاشتن
• Grunt خرخر نالیدن
• Hiss صدای خش هیس کردن
• Growl غرغر کردن حیوان مثل سگ
• Rip پاره کردن دریدن شکافتن
• Meteo هواشناسی
• سخت harden شدن یا کردن solidify set congeal
• Shield سپر پوشش حامی حفاظ حفاظت کردن
• Lubricate روغن زدن چرب کردن
• Nasal وابسته به بینی
• Sac بخشی از گیاه یا حیوان که شبیه
• بسته pouch کیسه یا کوچکی که در جیب
• Ecolocation انعکاس صدا
• Bursa کیسه sac محتوی مایع
• Snail حلزون
• خوش chirpy مشرب طبع cheerful lively
• تق clack
• Vacuum خلأ با جاروبرقی تمیز کردن
• Interplanetary بین سیارات
• Inquiry پرس و جو استعلام
• Dismiss مرخص کردن send away
• Uncanny غیرطبیعی
• Knack مهارت طبیعی یا بدست آمده با تمرین
• Pedagogical آموزشی
• کردن contrive تعبیه تدبیر bring manufacture
• Utterly کاملا مطلقا
• Humorless بی شوخی
• Dull راکد؛کند احمق lacking interest excitement slow understand
• Adhere چسبیدن وفادار ماندن
• Antic وضع عجیب و مضحک مسخره
• Nick time moment in th
• Overtake سبقت گرفتن پیشی گرفتن؛surpass
• کردن و entrench پایه گذاری یک عقیده یا
• Fracture شکاف تَرَک شکافتن
• Communal همگانی
• Canyon دره عمیق و باریک
• Traumatic emotionally disturbing distressing or
• Haul حمل و نقل
• Chore کارهای روزمره errand domestic works
• Dam سیل گیر آب بند
• Terrace تراس block row houses
• Contend ادعا کردن ستیزه
• وصله patchy تکه
• Venom زهر
• Apparatus دستگاه ماشین آلت
• Drips چکه کردن چکیدن
• March راه پیمایی پیش روی قدم رو کردن
• Forefront جلودار صف جلو
• کردن put آماده ساختن درست اقامت یا اسکان
• Mentality طرز فکر mind set
• Friction اصطکاک
• Moth پروانه بید
• Embarrass دستپاچه کردن خجالت دادن
• Immediacy quality bringing direct instant involvement giving rise
• Leap پرش پریدن حرکات سریع
• Predominate مستولی شدن بر قاطع بودن مسلط
• Albedo بخشی از نور که توسط سطح بازتاب
• کشتی شکسته shipwreck یا غرق شده شدن
• شماره dial گیری صفحه گیر
• Constellation صورت فلکی برج
• Inscription کتیبه سنگ نوشته
• Cargo بار کشتی محموله
• Forge جعل کوره آهنگری کوبیدن کردن
• Eclipse کسوف یا خسوف سدکردن نور
• Mold قالب کپک زدن
• Tackle اسباب و لوازم کار از عهده برآمدن
• Consciousness هوشیاری فهم آگاهی
• Chronologically به ترتیب زمانی
• Dilemma دو راهی situation difficult choice made alternatives
• Utensil ظروف وسایل خانه
• Peel پوست کندن
• Adhere چسبیدن وفادار ماندن
• Pliable قابل انعطاف خم پذیر flexible
• Cord طناب ریسمان با وصل کردن
• Stitch کوک بخیه زدن
• Resin صمغ کاج
• Waterright حق آبه
• Maneuverable مانورپذیر
• Portage حمل بارکشی کردن
• Alliance اتحاد پیوستگی
• Lodge مسکن در جایی قرار گرفتن present complaint
• Adept ماهر زبردست استاد
• Legendary افسانه ای مشهور
• Reclamation احیا بازسازی استرداد
• Husbandry پرورش و نگهداری از گیاهان
• Fodder علوفه دادن به
• Flax تخم کتان
• Madder روناس
• Rape تجاوز کردن نوعی گیاه
• لی hop کردن نوعی گیاه
• Horticulture باغبانی علمی
• Reclaim اصلاح کردن زیر کشت بردن تقاضای مجدد
• Opaque مات غیرشفاف
• Lean لاغر تکیه زدن
• Hammer چکش کوبیدن سخت کوشیدن
• Luck fortunate out to be
• و speculative بیشتر بر اساس حدس گمان احساسات
• Indigenous بومی ذاتی
• نوک peck زدن زدگی سوراخ غذا
• صیقل دادن varnish جلا
• Pavement منطقه هموار شده پیاده رو کف خیابان
• Glaze صیقل دادن لعاب برق انداختن مایعی برای
• Coin سکه زدن اختراع و طراحی کردن
• Obscure مبهم کردن پنهان
• Attic اتاق زیرشیروانی
• Pest آفت
• Valve لامپ
• Caulk مسدود کردن
• Rabies بیماری هاری
• و tense سفت کشیده در مورد ماهیچه بدن
• Tickle غلغلک دادن appeal someone's taste sense humor
• Mesa تپه
• Butte تل یا تپه
• Spire منار مخروطی شدن
• Pillar ستون؛پایه دیرک
• Silt لای لجن گرفتن
• Gravel شن سنگ ریزه پاشیدن کسی رو عصبانی
• Scour صیقلی کردن اسهال در حیوانات مثل خوک
• طبقه shale نوعی سنگ
• شدن thaw گرم ذوب آب
• Recede دور شدن پس رفتن
• Shaft میله محور چاه درخشیدن در نور
• Cap لاه لبه دار سرپوش گذاشتن
• Chimney دودکش بخاری
• Topple واژگون کردن سرنگون
• Boulder تخته سنگ
• Demolish خراب کردن ویران
• Pebble سنگریزه
• Plateau فلات سرزمین مسطح رسیدن به حالتی که
• Facade جلو سردر جبهه
• دیوار spandrel فضای مثلثی باقی مانده گوشه وقتی
• Sleek براق صاف مو را کردن به کمک
• Trim تر و تمیز پاکیزه زینت دادن
• Stainless ضدزنگ
• Porthole دریچه پنجره کشتی یا هواپیما
• Cornerstone سنگ زاویه در زیربنای ساختمان زیر دو
• Tile کاشی با فرش کردن
• Swirl چرخش چرخیدن
• یا camouflage استتار پنهان شدن انسان حیوان شیء
• Fledgling جوجه تازه بال و پر درآورده
• Songbird پرنده آوازخوان
• Masterpiece کار استادانه شاهکار
• Savvy زرنگ و دانا فهمیدن یا دانستن
• Canny عاقل زیرک در امور بیزینس مخصوصا
• Premier برتر نخستین رهبر پیشرو
• Affluence دارایی پولدار بودن
• Monk راهب
• High-end denoting expensive range products
• Walk means past stopping on
• بی barren ثمر حاصل
• Soak خیس کردن غوطه ور در آب
• Dotted خال خالی
• Grey خاکستری بدبخت
• Torrential سیلابی سیل وار
• Pan گودال آب ماهیتابه یک قشر خاک فشرده
• Resurgence تجدید حیات comeback renewal
• Row ردیف کردن پارو زدن
• Galley نوعی کشتی آشپزخانه در
• Propel سوق دادن به جلو راندن
• Guild اصناف انجمن
• Rower پاروزنان
• Compulsarily اجبار گونه بالاجبار
• Maritime دریایی
• Fir نوعی درخت
• Warship کشتی جنگی
• Venetian وابسته به ونیز ایتالیا
• Conservatism محافظه کاری
• Sedentary غیرمهاجر
• Tundra زمین هایی که دارای پوشش گیاهی بسیار
• گرم شدن thaw که موجب آب یخ و
• Impermeable نفوذناپذیر

Next page »

Next deck: Business English. B1. Speaking about your career

Previous deck: Vokabeln English Dienstag Mittwoch

Up: Index