Apedia

برای مکرر Resort مکانی تعطیلات که بین افراد

Word resort
Synonyms مکانی برای تعطیلات که بین افراد شناخته شده است؛ متوسل شدن به چیزی برای رفع سختی؛ ملجا، پناهگاه ، پاتوق، ملاقات مکرر، رفت و آمد مکرر، دوباره مرتب کردن؛

Learn with these flashcards. Click next, previous, or up to navigate to more flashcards for this subject.

Next card: Rudimentary ابتدایی اولیه

Previous card: Strife نزاع کشمکش ستیزه تقلا

Up to card list: TPO words [1-54] with Persian meaning