Question

blend آمیختن ، مخلوط کردن ، آمیزه ، مخلوط ، همرنگ کردن ، (درمورد رنگ) باهم جور بودن The colors of the rainbow blend into one another. A careful blend of fine products will result in delicious food. When Jose blends the potatoes together, they come out very smooth.

Accepted Answer

/blend/ n. mixture, combinationv. mix, merge, combine   رنگ های رنگین کمان با یکدیگر ترکیب می شوند.   ترکیب دقیقی از فرآورده های خوب به غذایی خوشمزه منجر می شود.   وقتی که «جوز» سیب زمینی ها را با هم مخلوط می کند، خیلی نرم می شوند.

Front	blend
Pronunciation	/blend/
Meaning	آمیختن ، مخلوط کردن ، آمیزه ، مخلوط ، همرنگ کردن ، (درمورد رنگ) باهم جور بودن
Synonym	n. mixture, combination v. mix, merge, combine
Example1	The colors of the rainbow blend into one another.
Example1-1	رنگ های رنگین کمان با یکدیگر ترکیب می شوند.
Example2	A careful blend of fine products will result in delicious food.
Example2-2	ترکیب دقیقی از فرآورده های خوب به غذایی خوشمزه منجر می شود.
Example3	When Jose blends the potatoes together, they come out very smooth.
Example3-3	وقتی که «جوز» سیب زمینی ها را با هم مخلوط می کند، خیلی نرم می شوند.

می Blend مخلوط کردن های با ترکیب شوند