Question

candidate (انتخاب و انتصاب) نامزد ، کاندید ، داوطلب ، خواهان ، مستحق We can have a maximum of four candidates for the office of president.  Each candidate for mayor seemed confident he would be victorious.  The candidate took every precaution to avoid mentioning his opponent by name.

Accepted Answer

/ˈkændədət, ˈkændɪdət $ -deɪt, -dət/  n. applicant, nominee; examinee    می توانیم حداکثر چهار نامزد برای تصدی ریاست جمهوری داشته باشیم.   هر یک از نامزدهای پست شهرداری مطمئن به نظر می رسیدند که پیروز هستند.   نامزد انتخاباتی خیلی احتیاط کرد تا از ذکر نام رقیبش اجتناب کند.

Front	candidate
Pronunciation	/ˈkændədət, ˈkændɪdət $ -deɪt, -dət/
Meaning	(انتخاب و انتصاب) نامزد ، کاندید ، داوطلب ، خواهان ، مستحق
Synonym	n. applicant, nominee; examinee
Example1	We can have a maximum of four candidates for the office of president.
Example1-1	می توانیم حداکثر چهار نامزد برای تصدی ریاست جمهوری داشته باشیم.
Example2	Each candidate for mayor seemed confident he would be victorious.
Example2-2	هر یک از نامزدهای پست شهرداری مطمئن به نظر می رسیدند که پیروز هستند.
Example3	The candidate took every precaution to avoid mentioning his opponent by name.
Example3-3	نامزد انتخاباتی خیلی احتیاط کرد تا از ذکر نام رقیبش اجتناب کند.

Candidate نامزد می از ˈkændədət ˈkændɪdət Deɪt Dət/