Question

detest (شدیدا) متنفر بودن از ، بیزار بودن از The world detests people who aren't valiant.  Wally was certain that his girlfriend's parents would detest him because he had been a delinquent.  I detest Chinese food but I won't deprive you of the chance to eat it.

Accepted Answer

/dɪˈtest/ v. hate, strongly dislike, despise   دنیا از انسان هایی که شجاع نیستند، متنفر است.   «والی» مطمئن بود که والدین دوست دخترش از او متنفرند، چون او یک بزهکار بود.   من از غذای چینی متنفرم ولی شما را از شانس خوردنش محروم نمی کنم.

Front	detest
Pronunciation	/dɪˈtest/
Meaning	(شدیدا) متنفر بودن از ، بیزار بودن از
Synonym	v. hate, strongly dislike, despise
Example1	The world detests people who aren't valiant.
Example1-1	دنیا از انسان هایی که شجاع نیستند، متنفر است.
Example2	Wally was certain that his girlfriend's parents would detest him because he had been a delinquent.
Example2-2	«والی» مطمئن بود که والدین دوست دخترش از او متنفرند، چون او یک بزهکار بود.
Example3	I detest Chinese food but I won't deprive you of the chance to eat it.
Example3-3	من از غذای چینی متنفرم ولی شما را از شانس خوردنش محروم نمی کنم.

از Detest متنفر بودن که او I Dɪˈtest