Question

fierce درنده ، وحشی ، هار ، شدید ، بسیار مشتاق ، (عامیانه) اکبیری ، زننده ، بد Barry was so fiercely angry that he thrust his hand through the glass.  One must take appropriate precautions when approaching fierce dogs.  He took one look at his fierce opponent and ran.

Accepted Answer

/fɪəs $ fɪrs/ adj. cruel, ferocious; powerful, strong; wild; enraged; extremely bad, very severe (Slang)    شدت عصبانیت «باری» بقدری بود که دستش را در شیشه کوبید.   شخص هنگام نزدیک شدن به سگ های خشن باید اقدامات احتیاطی مناسبی را بکار گیرد.   او به رقیب عصبانی اش نگاهی انداخت و دوید.

Front	fierce
Pronunciation	/fɪəs $ fɪrs/
Meaning	درنده ، وحشی ، هار ، شدید ، بسیار مشتاق ، (عامیانه) اکبیری ، زننده ، بد
Synonym	adj. cruel, ferocious; powerful, strong; wild; enraged; extremely bad, very severe (Slang)
Example1	Barry was so fiercely angry that he thrust his hand through the glass.
Example1-1	شدت عصبانیت «باری» بقدری بود که دستش را در شیشه کوبید.
Example2	One must take appropriate precautions when approaching fierce dogs.
Example2-2	شخص هنگام نزدیک شدن به سگ های خشن باید اقدامات احتیاطی مناسبی را بکار گیرد.
Example3	He took one look at his fierce opponent and ran.
Example3-3	او به رقیب عصبانی اش نگاهی انداخت و دوید.

Fierce را به Fɪəs Fɪrs درنده وحشی هار