Question

fragile شکستنی ، ظریف ، آسیب پذیر ، ضعیف The expensive glassware is very fragile.  Things made out of plywood have a tendency to be fragile.  On the box was a label that read, "Fragile! Handle with care!"

Accepted Answer

/ˈfrædʒaɪl $ -dʒəl/ adj. easily broken, flimsy; frail, weak, feeble    ظروف شیشه ای گران قیمت، بسیار شکننده هستد.   چیزهایی که از تخته چندلا ساخته می شوند، بسیار شکننده هستد.   روی جعبه برچسبی بود که روی آن نوشته شده بود «شکستنی» با احتیاط حمل شود.

Front	fragile
Pronunciation	/ˈfrædʒaɪl $ -dʒəl/
Meaning	شکستنی ، ظریف ، آسیب پذیر ، ضعیف
Synonym	adj. easily broken, flimsy; frail, weak, feeble
Example1	The expensive glassware is very fragile.
Example1-1	ظروف شیشه ای گران قیمت، بسیار شکننده هستد.
Example2	Things made out of plywood have a tendency to be fragile.
Example2-2	چیزهایی که از تخته چندلا ساخته می شوند، بسیار شکننده هستد.
Example3	On the box was a label that read, "Fragile! Handle with care!"
Example3-3	روی جعبه برچسبی بود که روی آن نوشته شده بود «شکستنی» با احتیاط حمل شود.

Fragile. بسیار شکننده هستد که روی بود Fragile