Question

pariah آدم طرد شده ، آدم پست و منفور Labeled a pariah by his colleagues, Davis resigned from the company. Formerly respected as a businessman, today Arnold is regarded as a pariah. For falsifying his stories, the reporter became a pariah.

Accepted Answer

/pəˈraɪə, ˈpæriə/ n. outcast, one who is despised and rejected  چون همکاران «دیویس» او را مطرود نامیده بودند از شرکت استعفا داد.  «آرنولد» که قبلا تاجری محترم شمرده می شد، اکنون فردی طردشده تلقی می شود.  گزارشگر بخاطر تکذیب داستانهایش فردی مطرود شد.

Front	pariah
Pronunciation	/pəˈraɪə, ˈpæriə/
Meaning	آدم طرد شده ، آدم پست و منفور
Synonym	n. outcast, one who is despised and rejected
Example1	Labeled a pariah by his colleagues, Davis resigned from the company.
Example1-1	چون همکاران «دیویس» او را مطرود نامیده بودند از شرکت استعفا داد.
Example2	Formerly respected as a businessman, today Arnold is regarded as a pariah.
Example2-2	«آرنولد» که قبلا تاجری محترم شمرده می شد، اکنون فردی طردشده تلقی می شود.
Example3	For falsifying his stories, the reporter became a pariah.
Example3-3	گزارشگر بخاطر تکذیب داستانهایش فردی مطرود شد.

Pariah آدم مطرود می فردی Pəˈraɪə ˈpæriə طرد