Question

unanimous به اتفاق آرا ، متفق القول ، هم رای ، هم عقیده The class was unanimous in wanting to eliminate study halls.  The has never been an election in our union that was won by a unanimous vote. The Senate, by a unanimous vote, decided to decrease taxes.

Accepted Answer

/juːˈnænəməs, juːˈnænɪməs/ adj. in complete accord, in one mind, agreed    دانش آموزان کلاس در خواهش برای حذف سالن های مطالعه هم رای بودند.   تاکنون در اتحادیه ی ما انتخاباتی نبوده است که با رأیی هماهنگ برنده شده باشد.   مجلس سنا، با رأیی هماهنگ، تصمیم گرفت که مالیات ها را کاهش دهد.

Front	unanimous
Pronunciation	/juːˈnænəməs, juːˈnænɪməs/
Meaning	به اتفاق آرا ، متفق القول ، هم رای ، هم عقیده
Synonym	adj. in complete accord, in one mind, agreed
Example1	The class was unanimous in wanting to eliminate study halls.
Example1-1	دانش آموزان کلاس در خواهش برای حذف سالن های مطالعه هم رای بودند.
Example2	The has never been an election in our union that was won by a unanimous vote.
Example2-2	تاکنون در اتحادیه ی ما انتخاباتی نبوده است که با رأیی هماهنگ برنده شده باشد.
Example3	The Senate, by a unanimous vote, decided to decrease taxes.
Example3-3	مجلس سنا، با رأیی هماهنگ، تصمیم گرفت که مالیات ها را کاهش دهد.

Unanimous هم رای در که با رأیی Juːˈnænəməs