Question

decadent منحط ، فرومایه ، فاسد ، هرزه ، رو به زوال A large amount of money was donated by the philanthropist, who hoped to have the decadent opera house restored. The rooms in the house we rented were old, worn out, dark, and dusty; there was a decadent air about them. Some art critics pointed out that modern paintings lacked vitality and freshness, and that a decadent artistic age had begun.

Accepted Answer

/ˈdekədənt/ adj. depraved, corrupt, immoral, self-indulgent n. one who is depraved or immoral, corrupt person  مقدار زیادی پول توسط فرد بشر دوستی اهدا ‏شد که امید داشت سالن اپرای در حال زوال بازسازی شود.  اتاقهای خانه ای که اجاره ‏کردیم، قدیمی، فرسوده، تاریک و گرد و خاکی بودند، یعی حال و هوای زوال و انحطاط داشتد.  برخی از منتقدین هنری خاطرنشان ساختد که نقاشی های مدرن فاقد شادابی و سرزندگی هستد و خاطرنشان ساختند که عصر انحطاط هنری شروع شده ‏است.

Front	decadent
Pronunciation	/ˈdekədənt/
Meaning	منحط ، فرومایه ، فاسد ، هرزه ، رو به زوال
Synonym	adj. depraved, corrupt, immoral, self-indulgent n. one who is depraved or immoral, corrupt person
Example1	A large amount of money was donated by the philanthropist, who hoped to have the decadent opera house restored.
Example1-1	مقدار زیادی پول توسط فرد بشر دوستی اهدا ‏شد که امید داشت سالن اپرای در حال زوال بازسازی شود.
Example2	The rooms in the house we rented were old, worn out, dark, and dusty; there was a decadent air about them.
Example2-2	اتاقهای خانه ای که اجاره ‏کردیم، قدیمی، فرسوده، تاریک و گرد و خاکی بودند، یعی حال و هوای زوال و انحطاط داشتد.
Example3	Some art critics pointed out that modern paintings lacked vitality and freshness, and that a decadent artistic age had begun.
Example3-3	برخی از منتقدین هنری خاطرنشان ساختد که نقاشی های مدرن فاقد شادابی و سرزندگی هستد و خاطرنشان ساختند که عصر انحطاط هنری شروع شده ‏است.

و Decadent که زوال Immoral House حال انحطاط